مطلب خواندنی درباره خدا

1371986613361152_orig

از چیستى خدا پرسش می شود در پاسخ باید گفت:

خدا هستى نامحدود و آفریدگار جهان و جامع همه کمالات است و نقص و عیبى در ذات وى راه ندارد و هستى او عین ذات مقدّسش مى‏باشد. موجودات، آفریده شده‏ى خدا هستند و هستى خویش را از خدا مى‏گیرند و هیچ گونه استقلالى ندارند. خداست که آنها را آفریده و بدانها افاضه وجود مى‏کند.

چون خدا مستقل و موجودات غیر مستقل هستند، یعنى وجود آنها از خداست ، نمى‏توان گفت خدا از موجودات جداست و با آنها ربط وجودى ندارد، بلکه خداوند با هر موجودى و در کنارآن است، امّا باید دانست که چون خدا جسم نیست نزدیک بودن او با موجودات مثل نزدیک بودن جسمى با جسم دیگر نیست. امام على « علیه السلام» مى‏فرماید: خدا داخل در اشیاء است نه مثل دخول چیزى در چیز دیگر و خارج از وجود اشیاء است امّا نه مثل خروج جسمى از جسم دیگر(۱).

اگر مقصود شما از چیستى، آگاهى از ماهیت خدا است، در پاسخ باید توجه داشت که اصولاً ماهیت خداوند به این معنا که مثلاً از چه چیز به وجود آمده یا ساخته شده است اصلاً صحیح نمى‏باشد ، زیراچنین فرض هایى، نشانه نقص و کمبود است و در ذات الهى راه ندارد. از چیز ساخته شدن به این معنا است که خداوند در وجود خود به آن چیز ها نیاز دارد و این با ذات بى نیاز الهى سازگار نیست و نیز به این معنا خواهد بود که آن چیز ها قبل از وجود خداوند ، وجود داشته تا خداوند از آنها به وجود آمده باشد، در حالى که همه چیز آفریده او است و نیز او ازلى است و هیچ چیز قبل از وجود او نیست تا از آن ساخته شده باشد.

خداوند چیزی جز هستى و وجود نامتناهى نیست و هیچ چیز وجود او را محدود نمى کند . حقیقت ذات نامحدود الهى براى ما که موجودات محدود هستیم قابل درک نیست و به همین جهت در روایات آمده که در ذات الهى تفکر نکنید، بلکه در صفات خداوند تأمل کنید. هم چنین خدایى که ما در تصور و خیال خود بیاوریم ، خدا نیست و اصولاً خداوند در تصور و خیال ما در نمى‏آید و عقل نیز به ذات الهى راه نمى‏یابد چون لازمه آن، احاطه به خداوند است و خداى نامحدود در احاطه موجود محدود و عقل ناقص داخل نمى‏شود.
بودن او در مکان خاص وز مان خاص، بدان معنا است که در زمان و مکان هاى دیگر حضور ندارد و این هم نشانه نقص است و هم با حضور خداوند در همه جا و هر زمان منافات دارد

خداوند داراى جا ومکان خاصى نیست زیرا مکان و زمان داشتن از خواص جسم است و مکان براى چیزى تصور مى شود که داراى حجم و امتداد باشد و نیز هر چیز زمان دارى از نظر امتداد و عمر زمان ,قابل تجزیه مى باشد و این نیز نوعى امتداد و ترکیب از اجزاء بشمار مى رود؛ پس نمى توان براى خداى متعال مکان و زمان در نظر گرفت و هیچ موجود مکان دار وزماندارى واجب الوجود نخواهد بود.

اگر براى خدا جا و مکان خاصى فرض شود ، علاوه بر این که او را نیازمند به زمان و مکان دانستیم، او را محدود نیز کرده ایم، در حالى که وجود الهى، نامحدود و نامتناهى است . هم چنین بودن او در مکان خاص وز مان خاص، بدان معنا است که در زمان و مکان هاى دیگر حضور ندارد و این هم نشانه نقص است و هم با حضور خداوند در همه جا و هر زمان منافات دارد.او هستی و وجود نامحدود است که نمى توان او را در زمان و مکانى خاص محصور و محدود کرد و حقیقت وجود نامتناهى او در ذهن انسان محدود و متناهى داخل نمى شود ، اما آثار وجود او در همه جا نمایان است و انسان با عمق جان خویش او را در مى یابد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس