جایی که ثروت ها تقسیم می شود

بعضی از اعتقاداتمان صرفا لقلقه زبان بوده و از دل بر نمی آید. نمونه ای از این اعتقادات درباره رزق و روزی است.

بعضی از اعتقاداتمان صرفا لقلقه زبان بوده و از دل بر نمی آید. نمونه ای از این اعتقادات درباره رزق و روزی است. اگر از شما بپرسند روزی را چه کسی به انسان می دهد لاجرم همگی پاسخ خواهید داد خدا. و این خداوند متعال است که تشخیص می دهد به چه کسی روزی زیاد و پر برکت عنایت کند و دیگری را کم روزی قرار دهد اما باور این مسئله برایمان کمی سخت است و شاهد آن حرص و ولع های فراوانمان در کسب مال و نگرانی هایی است که از فقر و از دست دادن ثروت داریم.

حال آنکه خداوند در آیه ۳۲ سوره زخرف می فرمایند: آیا آنان رحمت پروردگار را تقسیم می کنند؟! ما معیشت آنها را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کردیم و بعضی را بر بعضی برتری دادیم تا یکدیگر را مسخر کرده (و با هم تعاون نمایند) و رحمت پروردگار از تمام آنچه جمع آوری می کنند بهتر است!» دلیل اینکه اختیار ارزاق و معیشت ها به دست انسان نیست، اختلاف مردم در دارایی و فقر، عافیت و صحت، و اولاد و سایر چیزهایی است که رزق شمرده می شود، با اینکه هر فرد از افراد بشر را که در نظر بگیری می بینی که او هم می خواهد از ارزاق نهایت درجه اش را که دیگر بیش از آن تصور ندارد دارا باشد. اما می بینیم که هیچ یک از افراد به چنین آرزویی نمی رسند، و به همه آنچه آرزومندند و آنچه دوست می دارند نائل نمی شوند، از اینجا می فهمیم که ارزاق به دست انسان نیست چون اگر می بود هیچ فرد فقیر و محتاجی در هیچ یک از مصادیق رزق یافت نمی شد بلکه هیچ دو نفری در داشتن ارزاق، مختلف و متفاوت پیدا نمی شد، پس اختلافی که در آنان می بینیم روشن ترین دلیل است بر اینکه رزق دنیا با مشیت خدا در بین خلق تقسیم شده، نه به مشیت انسان.علاوه بر اینکه اراده و عمل انسانها در به دست آوردن رزق یکی از صدها شرایط آن است، و بقیه شرایطش در دست آدمی نیست، و از انواع رزق آنچه مطلوب هر کسی است وقتی به دست می آید که همه آن شرایط دست به دست هم دهند، و اجتماع این شرایط به دست خدایی است که تمامی اسباب به او منتهی می شود.

همه اینها که گفتیم در باره مال بود، و اما جاه و آبرو نیز از ناحیه خدا تقسیم می شود، چون متوقف بر صفات مخصوصی است که به خاطر آن درجات انسان در جامعه بالا می رود، و با بالا رفتن درجات می تواند پایین دستان خود را تسخیر کند و در تحت فرمان خود درآورد، و آن صفات عبارت است از زیرکی، شجاعت، علو همت، قاطعیت عزم، داشتن ثروت، قوم و قبیله و امثال اینها، که جز به صنع خدای سبحان برای کسی دست نمی دهد، همچنان که فرموده: ما بعضی از ایشان را به درجاتی ما فوق بعضی دیگر رساندیم تا بعضی بعضی دیگر را مسخر خود کنند. پس، از مجموع دو جمله، یعنی جمله نَحْنُ قَسَمْنا … ، و جمله وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ … ، استفاده شد که تقسیم کننده ارزاق مادی و معنوی (جاه) در بین مردم، خدای سبحان است، و لا غیر. امام علی علیه السلام می فرمایند: اختیار کم و زیاد شدن روزی ها جز در دست روزی رسان نیست. فرمان [الهی به آنچه مقدّر است] همچون قطره های باران، از آسمان به زمین فرود می آید، به هر کس کم و بیش، آنچه سهم اوست می رسد. پس، اگر یکی از شما در خانواده یا مال یا جان و توان برادرش، اندک فزونی دید، این نباید مایه فتنه (فساد) او شود. (میزان الحکمه) اگر به روزی رسانی خدا مرددی از این نکته عبرت بگیر:از جمله اندرزهای لقمان به فرزندش این بود که: فرزندم! کسی که در به دست آوردن روزی، یقینش [به خدا] اندک و نیّتش [به روزی رسان] سست است، باید از این نکته عبرت آموزد که خداوند تبارک و تعالی او را در سه مرحله از خلقتش روزی داد، بدون آن که خودش در آنها تلاش و تدبیری داشته باشد.

پس، خداوند تبارک و تعالی در مرحله چهارم نیز روزی او را خواهد داد … [مرحله اول] در رحم مادرش … و [مرحله دوم ]از شیر مادرش … و [مرحله سوم ]از درآمد والدینش روزی او را داد … تا آن که بزرگ و فهمیده شد و مستقلاً به کسب درآمد پرداخت. در این هنگام، بر خود سخت گرفت و به پروردگارش بدگمان شد و از ترس تنگدستی و یقین نداشتن به جایگزین کردن نعمت از سوی خداوند تبارک و تعالی، حقوق [خدا و مردم] در مال خود را نادیده گرفت و خود و خانواده اش را در سختی و تنگنا قرار داد . در وحیِ گذشته (به انبیای پیشین) آمده است: ای آدمی زاده! من تو را از خاک و سپس از نطفه بیافریدم و در آفرینش تو ناتوان نماندم.

آیا رساندنِ به موقعِ گرده نانی به تو، مرا درمانده می سازد؟. ( میزان الحکمه ج۴،محمد محمدی ری شهری) از امام علی علیه السلام پرسیدند اگر در خانه مردی را به رویش بندند، روزی او از کجا خواهد آمد؟ فرمود: از آن جایی که مرگ او می آید. (نهج البلاغه / ترجمه دشتی، حکمت ۳۵۶) توسعه رزق و روزی انسان بستگی به پر حرصی و طمع زیاد ندارد و اراده دیگران جلوی او را نمی تواند بگیرد که اگر کسی بخواهد از رزق مقدر خود بگریزد مانند فرار از مرگ حتما آن روزی مقدر خواهد رسید همان طوری که مرگ انسان مسلما فرا خواهد رسید(بحار الأنوارترجمه موسوی همدانی؛ ج ۱ ؛ ص۱۴۲) و سخن آخر از زبان لقمان حکیم که به فرزندش فرمودند:ای فرزند غنی ترین مردم کسی است که قانع باشد به آنچه خود دارد و فقیرترین مردم کسی است که چشم به مال دیگران دوخته باشد، باید ای پسر چشم بپوشی از آنچه مردم دارند و طمع در مال دیگران نکن و اطمینان داشته باش به وعده خداوند و جدیّت و کوشش نما در واجبات و اوامر او، و واگذار آنچه را خداوند برای تو ضامن شده (و آن رزق و روزی تو است)، و در تمام امور توکل به خدا داشته باش که کفایت امور تو را خواهد کرد، و زمانی که نماز را بجا آوردی نماز آخر عمر خود بدان. (إرشاد القلوب / ترجمه مسترحمی، ج ۱، ص: ۱۶۷) .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس