مسئولیت ما در برابر یک پدیده مذموم

اسلام دینی همه جانبه است که به تمام ابعاد زندگی آدمی می پردازد. در اسلام، انسان مقام والایی دارد و رسیدگی به تمام ابعاد شخصیتی او امری با اهمیت است.

این رسیدگی به این منظور است تا آدمی از تمام اموری که فکر او را به خود مشغول می دارد، روی بگرداند و به وظیفه ای که خداوند به عهده او گذاشته است، بپردازد. این وظیفه همانا ستایش معبود و غور در اسرار هستی است. به همین دلیل در قرآن دستگیری نیازمندان و برآوردن حاجات آنها سفارش شده است. در بسیاری از آیات آمده است به در راه ماندگان، یتیمان و نیازمندان کمک شود: «در حقیقت کسانی که کتاب خدا را می خوانند و نماز برپا می دارند و از آنچه بدیشان روزی داده ایم نهان و آشکارا انفاق می کنند امید به تجارتی بسته اند که هرگز زوال نمی پذیرد.» (۲۹/۳۵) همچنین خداوند در کتاب خود تأکید زیادی کرده است تا کمک به فقرا بدون هیچ منت و آزاری باشد.

بسیاری از مردم با منت گذاشتن مستمندان ارزش کار خیر خود را از بین می برند: «ای کسانی که ایمان آورده اید، صدقه های خود را با منّت و آزار، باطل مکنید، مانند کسی که مالش را برای خودنمایی به مردم، انفاق می کند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد. پس مَثَل او همچون مَثَل سنگ خارایی است که روی آن ، خاکی (نشسته ) است، و رگباری به آن رسیده و آن (سنگ ) را سخت و صاف بر جای نهاده است . آنان (=ریاکاران ) نیز از آنچه به دست آورده اند، بهره ای نمی برند و خداوند، گروه کافران را هدایت نمی کند.» (۲۶۴/۲) از طرفی دیگر خداوند موکدا فرموده است که برخی نیازمندان سائل نیستند، بدین معنا که هیچ کس در نمی یابد آنان مستمندند و به دستگیری نیاز دارند. این وظیفه هر مسلمانی است که احوال دیگر مسلمانان را زیر نظر داشته باشد و در کمک به آنها پیشدستی کند: «این صدقات برای آن دسته از نیازمندانی است که در راه خدا فرومانده اند و نمی توانند (برای تأمین هزینه زندگی ) در زمین سفر کنند. از شدت خویشتنداری ، فرد بی اطلاع ، آنان را توانگر می پندارد. آنها را از سیمایشان می شناسی . با اصرار، (چیزی ) از مردم نمی خواهند. و هر مالی (به آنان ) انفاق کنید، قطعا خدا از آن آگاه است .» (۲۷۳/۲)

پیامبر نیز بر احوال فقرا آگاه بود و به آنها رسیدگی می کرد. ایشان حتی قبل از مبعوث شدن نیز به مستمندان و یتیمان کمک می کردند. سنت رسیدگی به فقرا و آگاه بودن از احوال افراد جامعه از پیامبر به ائمه سریان یافت. انفاق و کمک به فقرا و یتیمان یکی از شاخصه های اخلاقی برجسته امام علی(ع) است. این حضرت با آن که خود زندگی زاهدانه ای داشت، از فقرا دلجویی می کرد و پدر تمام یتیمان بود. در نظر ایشان فقر امری مذموم بود؛ چنان که در یکی از احادیث خطاب به فرزند خود فرموده است: «ای پسرم من بر تو از تنگدستی می ترسم. پس از تنگدستی به خدا پناه بر که تنگدستی شکست و کمبود دین است و جای سرگردانی خرد است و موجب دشمنی.» (رضی، ۱۳۵۱،۱۲۳۸) این خصوصیت اخلاقی امام نزد عارفان و مومنان بسیار با اهمیت بود؛ آنچنان که عارفان مسلمان نیز زندگی زاهدانه ای داشتند و در عین حال فقرا را اطعام می کردند و یتیمان را می نواختند. بایزید بسطامی در این مورد گفته است: «هر که قرآن بخواند و به جنازه مسلمانان حاضر نشود و به عیادت بیماران نرود و یتیمان را نپرسد و دعوی این حدیث کند، بدانید مدعی است.» در تذکره الاولیا در توجه به نیازمندان آمده است که یکی از عارفان به نام عبدالله بن مبارک هنگام حج در خواب دید که فرشتگان می گفتند در آن سال فقط حج شخصی به نام علی بن موفق مورد قبول بوده است. عبدالله بن مبارک به دیدار این شخص رفت و دریافت او در تمام عمر آرزو داشته به حج برود، اما وقتی به مستمند بودن همسایه اش پی برده، تمام خرج حج خود را به او بخشیده است. (عطار، ۱۳۷۲، ۲۱۴)

اسلام سعی در از بین بردن معضلات اجتماعی دارد و فقر یکی از آسیب های جامعه است که باعث می شود آدمی از دین و اخلاقیات به دور باشد. چنین انسانی ممکن است تحت فشار شدید حوائج اولیه اش مثل خوراک و مسکن و پوشاک برای برآورده شدن نیاز خود تمام کدهای اخلاقی را زیرپا مگذارد. به همین دلیل یکی از اعمالی که در اسلام بدان بسیار سفارش شده خمس و زکات است: «و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید و با رکوع کنندگان رکوع کنید.» (۴۳/۲) «و مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند که به کارهای پسندیده وا می دارند و از کارهای ناپسند بازمی دارند و نماز را بر پا می کنند و زکات می دهند و از خدا و پیامبرش فرمان می برند. آنانند که خدا بزودی مشمول رحمتشان قرار خواهد داد که خدا توانا و حکیم است.» (۷۱/۹)

در عین حال در عرفان و تصوف اسلامی از فقری سخن رفته که با فقر مذموم در اسلام در تقابل است. درباره این فقر است که خداوند در قرآن فرموده است: «ای مردم شما به خدا نیازمندید و خداست که بی نیاز ستوده است.» (۱۵/۳۵) این فقر یکی از مقامات والای عرفانی است که بیانگر نیازمندی به خداوند و بی نیازی به غیر اوست. پیامبر در این زمینه فرموده است: «الفقر فخری و به افتخر» (سجادی، ۱۳۸۹، ۲۳)

هر کسی را پروای آن نیست که در باب این فقر سخن براند. این فقر خاص انبیا و ائمه و پاکان است، اما اگر انسان امروزی قادر شود از غیر بی نیاز گردد و فقط به خداوند محتاج باشد و به گفته های پیامبر و ائمه جامه عمل بپوشاند، به انسانی غنی بدل خواهد شد و معنای فقر واقعی را درخواهد یافت. در آن صورت فکر او دیگر مشغول مادیات نخواهد بود و او به مسائل بزرگ تری می اندیشد. در آن زمان نه تنها فقر مادی که فقر فرهنگی نیز که در این روزگار دامنگیر جامعه گردیده، از جامعه رخت بر می بندد و غنای واقعی، سراسر جامعه را فرا می گیرد و انسان قادر خواهد بود به وظیفه خود که همان عبادت معبود و دریافتن اسرار هستی است، دست یابد.

زهرا شهرام بخت

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس