دو دهه اخیر عصر گسترش تحقیقات بینارشته ای و رویکرد صاحبان دانش ها به مطالعات چند رشته ای است.

رشد چشمگیر تعاملات میان ارباب علوم خود موجب پیدایش حوزه های نوینی از دانش شده است. اخلاق حرفه ای یکی از این شعبه های جدید است که می کوشد به مسائل اخلاقی حرفه های گوناگون پاسخ دهد. دکتر علی پایا استادیار فلسفه علم دانشگاه وست مینستر لندن یکی از پژوهشگرانی است که به طور جدی به این حوزه های نوین توجه دارد و این از درس های آینده پژوهی وی در مرکز تحقیقات علمی کشور آشکار است. او روز سه شنبه چهارم تیرماه در انجمن ایرانی اخلاق، اخلاق دانشگاهی را شاخه ای فرعی از اخلاق حرفه ای دانست و به تشریح مسائل و موقعیت های برآمده از این امر پرداخت.

مفاهیم بنیادی

دکتر پایا در ابتدا اخلاق حرفه ای را شاخه ای از اخلاق دانشگاهی چون اخلاق پزشکی، اخلاق تکنولوژی، اخلاق مهندسی، اخلاق اداری، اخلاق اقتصادی، بنگاهی و تجاری معرفی کرد و گفت: اخلاق حرفه ای خود به وسیله چارچوب های اخلاقی هدایت می شود و این چارچوب ها برخی از مفاهیم علم اخلاق را تشکیل می دهند. از سوی دیگر می توان به اخلاق از دید فلسفی توجه کرد و حوزه مهم دیگر فرافلسفه اخلاق است. وی برای روشن شدن بحث به تعریف برخی مفاهیم کلیدی پرداخت و گفت: اخلاق در لغت به معنای خلق و خو و باطن و سرشت خوب است و مقصود از علم اخلاق (Ethics یا morality) آن دسته از اصول و قواعد و آگاهی هایی است که به رفتار خوب و بد، شایسته و ناشایسته، درست و غلط مربوط است. در یونان قدیم نیز واژه ethos، به معنای آداب و رسوم و عرف اجتماع به کار می رفت. سیسرون نیز moralis را به معنای رفتار خوب و بد، شایست و ناشایست دانست که واژه های morals و morality بعدا از روی آن ساخته شدند. همچنین گاهی ethics به معنای فلسفه اخلاق (moral philosophy) به کار می رود که برخی محققان میان آنها تمایزهایی قائل شده اند، مثلا هگل معتقد است که morality به معنایی که کانت، سقراط و اخلاق مسیحی به کار گرفته اند، به شخص اخلاقی مربوط است درحالی که منظور از ethics زندگی هماهنگ و بدون اجبار با دیگران است و وجه اجتماعی اخلاق را در نظر دارد، از سوی دیگر هابرماس به تبعیت از جان راولز تعریفی دقیقا برعکس هگل اتخاذ می کند، یعنی ایتیس را مربوط به اخلاق فردی و مورالیتی را جهت اخلاق جمعی به کار می بندد. درحالی که من در این گفتار این دو را به یک معنا در نظر دارم.

همچنین در زبان انگلیسی Ethics در اسم جمع به معنای اخلاقیات و علم اخلاق به کار می رود اما در معنای فلسفه اخلاق به صورت اسم غیرقابل شمارش استفاده می شود. همچنین باید به حوزه meta ethics یا اخلاق تحلیلی توجه کرد که به تحلیل مفاهیم اخلاقی در چهار تراز می پردازد: نخست حوزه معناشناسی مفاهیم اخلاقی، دوم وضع و حال منطقی دعاوی اخلاقی و استدلالی بودن و اعتبار آنها، سوم رهیافت هستی شناسانه در باب وضع گزاره های اخلاقی و استقلال یا عدم استقلال آنها از فاعل شناسایی و… و چهارم رهیافت شناخت شناسانه به اخلاق. باید توجه کرد که در حوزه تحلیلی نگاه هنجاری(normative) به اخلاق منتفی است.

دانشگاه و کنشگر دانشگاهی

نگارنده کتاب فلسفه تحلیلی سپس به تفکیک دانشگاه از فرد دانشگاهی (نهاد و کنشگر) از یکسو و تمایز گذاردن میان هویت های مختلف فرد دانشگاهی و نهاد دانشگاه اشاره کرد و گفت: برای فرد دانشگاهی می توان هویت های گوناگونی قائل شد که برخی از آنها عبارتند از: فرد دانشگاهی در مقام یک دانشمند/ پژوهشگر، در مقام یک تکنولوژیست/ مهندس، در مقام مدرس دانشگاه، در مقام روشنفکر ارگانیک در معنای مورد نظر گرامشی، یک مدیر، یک دانشجو، یک عضو از جامعه مدنی و عضوی از جامعه بین الملل. دکتر پایا اشاره کرد که تمایز میان فرد دانشگاهی به مثابه دانشمند و به مثابه تکنولوژیست، ناظر به تفاوت عمیقی است که می توان میان علم و تکنولوژی قائل شد، مثلا علم به نیازهای معرفتی(epistemic) پاسخ می دهد، اما تکنولوژی به مشکل های غیرمعرفتی پاسخ می دهد و حیطه اش فراخ تر از علم است. به عبارتی محصولات علمی معیار قبولشان صدق و کذب است درحالی که معیار تکنولوژی کفایت یا ناکفایتی است.

دکتر پایا سپس کارکردهای گوناگون دانشگاه در مقام نهاد را وظیفه دانشگاه برای رشد پتانسیل های علمی و تکنولوژیک، تربیت نیروی کارآمد انسانی، مرجعیت علمی، فعالیت های اقتصادی به عنوان یک بنگاه اقتصادی حرفه ای و نهادی در خدمت ترویج علم در حیطه عمومی برشمرد و گفت: با توجه به این کارویژه ها و هویت ها مسائل گوناگون اخلاقی ظهور می کند.

مسائل اخلاقی

به اعتبار نقش ها و کارکردهای دانشگاه و فرد دانشگاهی می توانیم قلمروهایی از مسائل اخلاقی بیابیم. فرد دانشگاهی در مقام یک دانشمند با این مسائل مواجه است: صداقت، دقت، قابل اعتماد بودن، گشوده بودن به فضای انتقاد و ارزیابی و پرهیز از جزمیت، آزادی در اندیشه، اذعان به حق دیگری، مسوولیت اجتماعی در ارتباط با اجتماع مثل قضیه بمب اتمی در آمریکا، احترام متقابل، رعایت مقررات، احترام به کسانی که سوژه آزمایش واقع می شوند و توجه به حریم خصوصی و مساله حفظ اسرار افراد. از سوی دیگر موارد سوء رفتار علم(misconduct) تنوع فراوانی دارند، مثل رفتار غیر اخلاقی از سوی پژوهشگران و دانشمندان در رابطه با حوزه تحقیق، فراگذری های اخلاقی از جانب نویسندگان و ناشران، زیاده روی های اخلاقی به وسیله بررسی کنندگان و داوران، رویه های غیراخلاقی سردبیران و ناشران دانشگاهی در انحصارطلبی چنان که مرتن جامعه شناس علم اشاره کرده است، سرقت علمی و حق مالکیت معنوی، تعارض منافع به منزله یکی از مقولات سوء رفتار علمی و کم کاری (گندم نمایی و جو فروشی). از سوی دیگر اخلاق دانشگاهی به مسائلی چون کشف سوء رفتار علمی و به صدا در آوردن مرتبط است.

فرد دانشگاهی و اخلاق

دکتر پایا با تفکیک این کارکردهای فرد دانشگاهی مسائل برخواسته از مهندس بودن فرد دانشگاهی را چنین بر شمرد: مهندسی به منزله انجام دادن تجربه سازمان یافته، در مقام یک تجربه گر مسوول، در رابطه با فعالیت های خطرزا، در رابطه با توسعه پایدار و همچنین در مساله انتقال تکنولوژی و تکنولوژی مناسب، مهندسی با مسائل اخلاقی گوناگونی مواجه است، همچنین فرد دانشگاهی در مقام یک پزشک با این مسائل روبه روست: حق بیمار برای کسب اطلاعات، ارائه کمک های پزشکی، امتناع از مدارا، اخلاقیات مربوط به اشتباهات پزشکی، مراقبت بی فایده، تخصیص منابع کمیاب، ملاحظات اخلاقی مربوط به پیوند اعضاء، استفاده از بافت های بیماران، آزمایش روی حیوان و انسان، اخلاقیات مربوط به ژن درمانی و سلول های بنیادین. همچنین در زمینه تکنولوژی های در حال ظهور با مسائلی چون نانوتکنولوژی، زیست شناسی الکترونیک، توانمند سازی و بهبود بخشی زیست عصبی، تحریک مغز به نحو عمقی، وصل کردن مغز به کامپیوتر، زیست عصب شناسی بازسازی کننده و تحریک کننده، تصویر برداری از مغز و اخلاقیات مربوط به کاوش های فضایی مواجه هستیم.

از سوی دیگر فرد دانشگاهی به عنوان یک روشنفکر ارگانیک با این مسائل روبه روست: مسوولیت در برابر حیطه عمومی، مسوولیت در مقابل صاحبان قدرت، مسوولیت در مقام مدیر، احراز مسوولیت بدون صلاحیت، در ارتباط با همکاران و حفظ حقوق ایشان، توجه به دانشجویان و نیاز آنها، حفظ تراز علمی در عین داشتن مسوولیت، آمادگی شجاعانه برای تحولات در اعمال و رویه های غیرمتعارف، برقراری توازن میان حفظ استانداردهای علمی و فعالیت فوق برنامه و دانشجو به عنوان مقام و وجدان بیدار جامعه و نیروی انسانی کارآمد آینده دانشگاه نیز به عنوان یک بنگاه اقتصادی، مسوولیت در قبال نسل های اقتصادی بعدی، نهاد علمی بین المللی و یک کنشگر قدرتمند در زیست بوم ملی تکالیف و حقوق مهمی دارد.

راه حل ها و رویکردها

دکتر پایا در ادامه مدل منطق موقعیت را روشی مناسب در توانمندی ظرفیت دانشگاه و دانشگاهیان برای حل مسائل اخلاقی معرفی کرد و گفت: این مدل رابطه کنشگر و نهاد را به دقت توضیح می دهد و تلاش می کند با دستیابی به یک شناخت قابل قبول راهی برای یافتن پاسخ های مناسب بیابد. در نسبت میان کنشگر با کنشگران و محیط فیزیکی و نهادها در مرز موقعیت مساله مورد بررسی، پژوهیده می شود و جنبه های تاثیرگذاری و امکان تاثیرگذاری او سنجیده می شود. به این منظور در هر موقعیتی با توجه به مساله اخلاقی دانشگاهی شرایط سنجیده می شود و سلسله اهداف کنشگر و عناصر آنها را در نظر می گیرند تا از تعامل این عناصر خروجی های مورد نظر را بیابند که با توجه به نظریه راهنما گام های بعدی آشکار می شود.

مهم ترین چارچوب های اخلاقی معارض نظریه های اخلاقی عبارتند از: اخلاقیات متکی به فضیلت ارسطو، اخلاقیات متکی به عدالت که با توجه به تعریف های گوناگون از اخلاق چون عدالت به مثابه رویه و مشی، عدالت بازتوزیعی، عدالت توزیعی و عدالت خیرخواهانه جواب های مختلفی می گیرد. همچنین اخلاقیات متکی به قواعد هابز و اخلاقیات متکی به حقوق لاک را داریم، ضمن آنکه گاهی چارچوب اخلاقی ما متکی به اخلاقیات متکی به وظیفه و تکلیف کانتی است که با تصحیح ویلیام دیوید راس در قرن بیستم کارکردی شده

است.

دکتر پایا سپس به رویکردهای گوناگون در قبال اصول اخلاقی اشاره کرد و گفت: گاهی رویکرد تک اصلی چون فایده باوری یا اخلاق تکلیف کانتی داریم، گاهی نیز رویکرد بی اعتنا به اصول(particularistic approach)داریــم. همچنیـــن رویکردهای نسبی گرایانه به اخلاق هست که قائل به این است که برای موقعیت های محلی اصول متعدد وجود دارد. دکتر پایا رویکرد خود را چند اصلی و مبتنی بر اصول واقع گرایانه و تکثر باورانه و جهانشمول دانست و گفت: در این رویکرد کنشگران اخلاقی پویا و فعال اند و باید شم اخلاقی بودن داشته باشند.