علت خواندن قرآن به زبان عربی چیست؟

بی­ تردید هر کار و اقدامی که در جهت بدست آوردن مسائل  و معارف دینی باشد، جزء اعمال صالح است و ثواب دارد و مسلماً خواندن ترجمه قرآن نیز یکی از این کارهاست؛ البته در مقایسه ثواب خواندن ترجمه قرآن که با فهم آن همراه می­گردد (زیرا زبان ترجمه یا زبان مادری خواننده است و یا با آن زبان آشنا است)، با خواندن قرآن به زبان عربی بدون فهمیدن آن باید گفت: خواندن ترجمه­ای که همراه فهم ظاهری قرآن است بسیار ارزشمند است، چرا که قرآن کتاب الهی است برای فهمیدن و استفاده و عمل نمودن و یک ترجمه خوب هر چند در انتقال گستره حقیقی معانی قابل فهم از الفاظ خود قرآن به قالب زبانی دیگر بسیار ناتوان است اما پلی است برای رسیدن قسمتی از ظواهر این معانی به انسان و به همین مقدار در مقابل خواندن حروفی که معانی آن را نمی­توانید درک کنید بیشتر شما را با معرف قرآن آشنا می­کند.

من اصلا نمی فهمم که چرا باید قرآن به عربی خوانده شود؟ بله خداوند متعال  فرموده است که قرآن را به عربی فرستادیم تا در آن بیاندیشید اما آیا اگر قرآن را فارسی بخوانیم نمی توانیم در آن بیاندیشیم؟
خواندن قرآن به زبان فارسی هم به این معنا که انسان ترجمه آن را بخواند نه تنها اشکال ندارد بلکه چه بسا در مواردی نیز ترجیح دارد. اینکه انسان معنای آیات قرآن را بخوبی درک کند تا بتواند هر چه بهتر و بیشتر از آن برای بهتر زیستن بهره گیرد بسیار شایسته و ارزشمند است.
اصولا هدف اساسی نزول آیات برای همین است و اگر به قرائت قرآن نیز تاکید شده برای رسیدن به فهم آیات قرآن و به کار گیری آن در زندگی است. قرآن برای آن نازل نشده که در کنج خانه ها گذاشته شده یا صرفا از رو خوانده شود. بلکه قرآن کتاب هدایت و برنامه زندگی سالم و خوشبخت است و این هدف زمانی محقق می شود که انسان معنا و حتی تفسیر آیات را درک نماید.
بنابر این خواندن آن به همان لفظ عربی که نازل شده مانع از خواندن ترجمه آن و فهم و تدبر در آیات آن نیست.
حتی برخی گفته اند که برای فهم بهتر آیات بهتر است که انسان زبان عربی و یا قواعد آن را یاد گیرد. در هر حال این آیات به زبان عربی نازل شده و خداوند فرموده است برای تدبر در آیات آن را به زبان عربی نازل کردیم.(یوسف /آیه۲)
اینکه توصیه به قرائت الفاظ قرآن به صورتی عربی شده می تواند دلائل مختلفی داشته باشد.
 دلایل و امتیاز تلاوت قرآن به زبان عربی
اصرار بر تلاوت قرآن به زبان عربى، دلایل و حکمت‏هاى گوناگونى دارد؛ از جمله:
۱. ایجاد زبانى مشترک در میان همه پیروان و فراهم سازى نوعى وحدت و پیوند جهانى، باعث تأکید بر قرائت و حفظ زبان عربى شده است.
۲. روح و محتواى هر پیام و سخنى، در قالب زبان خاص خود، عمیق‏تر درک مى‏گردد تا زمانى که به زبان‏هاى دیگر برگردانده شود و قرآن – که داراى مضامین بسیار بلند و عالى هرگز قابل ترجمه دقیق و کامل به هیچ زبانى نیست.
همه ترجمه‏هاى قرآن، براى رسیدن به معارف بلند و درک زیبایى متن اصلى نارسا است. کافى است اندکى در مباحث مربوط به زبان‏شناسى، فن ترجمه و تئورى‏هاى مربوط به آن مطالعه کنید؛ آن گاه خواهید یافت که فرق بین قرآن و ترجمه‏هایش، همان فرق بین کتاب الهى و بشرى است.
۳. قرآن علاوه بر محتواى مطالب، از لطافت ویژه و نکات ادبى برخوردار است که خود، بخشى از اعجاز قرآن است و در قالب هیچ ترجمه‏اى بیان شدنى نیست. براى آگاهى بیشتر ر.ک: مجله بینات و مجله مترجم (ویژه نامه قرآن).
۴. تشویق و ترغیب بر استفاده از همان الفاظى که جبرئیل بر پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله نازل فرموده، یکى از شیوه‏هاى حفظ قرآن از تحریف است.
وقتى مطلبى نزد همگان با یک قرائت معیّن ثابت شود، تحریف آن مشخص خواهد شد و لذا در تاریخ اسلام، وقایعى نقل شده که مسلمین حتى نسبت به جابه جایى یا حذف یک «واو»، حساسیت نشان داده‏اند. بنا بر آنچه گفته شد، تلاش و همت ما، باید بر آن باشد که تلاوت قرآن را به زبان عربى پیگیرى کنیم و هر چه بیشتر با ترجمه آن آشنا شویم. حتى اگر کمتر بخوانیم؛ اما با توجّه به معنا و ترجمه تلاوت کنیم، بهره ما بیشتر خواهد بود و رفته رفته تسلّط ما بیشتر خواهد شد.
زبان عربی بنا به آنچه در روایات آمده است برترین و بهترین زبانها است، و همین که زبان وحی خداوند است و تنها کتاب معجز الهی که الفاظ آن دارای اعجاز است، به این زبان نازل شده در برتر بودن آن کافی است، حتی بنا به آنچه در روایتی آمده است وحی از جانب خداوند برای تمامی انبیاء به زبان عربی نازل می شود و برای پیامبران به زبان قومشان ترجمه می شود. (بحار ۱۱ و ۴۲) در روایت مشابهی آمده است: خداوند نازل نکرد کتابی و نه وحیی را مگر به زبان عربی و در گوش انبیا به زبان قوم آنان قرار می گرفت ولی در گوش پیامبر به زبان عربی قرار می گرفت.

بنابراین قطعا انتخاب این زبان به عنوان زبان وحی خداوند، دلالت بر برتری و جامعیت این زبان نسبت به دیگر زبانها دارد. (بحار ۱۶ و ۱۳۴)در روایت دیگری زبان عربی به عنوان زبان اهل بهشت معرفی شده است. (بحار ۸ و ۲۸۶) هم چنین از امیر المومنان (علیه السلام) در خطبه ای که در مورد انتقال نور پیامبر در اصلاب آباء طاهرین آن حضرت است، خطاب به خداوند این گونه آمده است … سپس آن نور را اختصاص دادی به اسماعیل و نه دیگر فرزندان ابرهیم و زبان او را (اسماعیل) به عربی گشودی که آن را بر دیگر زبان ها برتری دادی … (بحار ۲۵ و ۲۹)
راغب اصفهانی در مفردات می گوید: «العربی الفصیح من الکلام؛ عربی سخن فصیح و آشکار را می گویند». بنابراین عربی بودن صرف نظر از کیفیت زبان به معنی فصاحت و بلاغت است. بنابراین زیباست چون آشکار و رسا است. به علاوه زبان عربی از کامل ترین زبان ها، و از پربارترین و غنی ترین ادبیات، مایه می گیرد.
ظرفیتی که در زبان عربی است که در عین کوتاهی لفظ معانی زیادی را تحمل می کند در سایر زبان ها نیست. عربی زبانی است که در الفاظ آن ظرفیت نمایش معانی گسترده و پر دامنه ای هست. یکی از وجود اعجاز قرآن اعجاز لفظی است که از لطافت ها و نکات ادبی عجیبی برخوردارست و در قالب هیچ ترجمه و زبانی بیان شدنی نیست.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس