پیامبران اولوالعزم چه کسانی هستند؟

یکی از مباحث قرآنی که درباره پیامبران گرانقدر الهی مطرح است، بحث تقسیم پیامبران به اولوا العزم و غیر اولوا العزم است.

معنای اولوا العزم چیست و کدام پیامبران مصداق این مفهوم هستند.

در این نوشتار کوتاه به بررسی اجمالی این موضوع پرداخته و اقوال مفسرین برجسته شیعه و سنی را درباره آن مطرح می‌نماییم.

امید است که مورد استفاده خوانندگان محترم قرار گیرد.

واژه «اولوا العزم» تنها یک بار در قرآن کریم آمده است، آنجا که می‌فرماید:

«فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لاَ تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَ مَا یُوعَدُونَ لَمْ یَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَهً مِنْ نَهَارٍ بَلاَغٌ فَهَلْ یُهْلَکُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُون»[۱]

پس همان گونه که پیامبرانِ نستوه، صبر کردند، صبر کن و برای آنان شتابزدگی به خرج مده. روزی که آنچه را وعده داده می‌شوند بنگرند، گویی که آنان جز ساعتی از روز را [در دنیا نمانده‌اند [این] ابلاغی است. پس آیا جز مردم نافرمان هلاکت خواهند یافت؟

این آیه مبارکه منشأ اولی مطرح شدن این بحث در الهیات اسلامی شده است که پیامبران اولوا العزم هستند، لکن بحث جنجالی، معین کردن کسانی است که مصداق این مطلب می‌باشند.

از نظر لغوی معنای اولوا روشن است و به معنای صاحبان می‌باشد. مهم این است که معنای واژه عزم را به دست آوریم.

در کتاب های لغت عرب آمده : «الْعَزْمُ و الْعَزِیمَهُ: عقد القلب علی إمضاء الأمر، یقال: عَزَمْتُ الأمرَ، و عَزَمْتُ علیه، و اعْتَزَمْت[۲]» و نیز «و العَزْم‏: الجدّ و الصّبر و منه قوله تعالى‏ فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُواالْعَزْمِ‏[۳]» معنای اول عزم، تصمیم و قصد کردن برای انجام کار است و بنابراین معنای اولوا العزم یعنی صاحبان اراده و تصمیم.

معنای دوم آن نیز جدیت و صبر در انجام کار است.

روشن است که هر دو معنا می‌تواند در مورد انبیاء تفسیر شود و آیه را بر اساس آن تفسیر نمود ، لکن همانگونه که خواهد آمد به برکت روایات وارده روشن می‌شود که معنای اول مناسب تر است.

اقوال مفسرین:

مفسرین عالی مقام قرآن در ذیل آیه مذکور به این بحث پرداخته‌اند و به طور کلی به دو گروه تقسیم می‌شوند:

(۱) تمام پیامبران اولوالعزم هستند چرا که همه دارای تصمیم راسخ برای تبلیغ دین خود بودند و یا اینکه چون همه اهل صبر بودند.

این نظر از ابن عباس و جبائی و گروهی دیگر نقل شده است.[۴] به لحاظ ادبی این نظر معتقد است که کلمه «من» بیانیه است نه تبعیضیه.
چون آنها دارای تصمیم بزرگی چون گسترش دینشان به سراسر جهان بودند لذا به این تعبیر «اولوالعزم» از آنان یاد شده است

(۲) گروهی از پیامبران اولوالعزم هستند یعنی «من» در آیه تبعیضیه است. در مجمع البیان، طبرسی این نظر را به اکثر مفسرین نسبت داده است[۵]. لکن خود این گروه برای تعیین این افراد دارای اختلاف هستند.

برخی پنج پیامبر دارای شریعت و دین جدید، یعنی نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد علیهم السلام را مصداق آیه می‌دانند. اما برخی- همچون سدی از مفسران برجسته اهل سنت- ابراهیم، موسی، داود، سلیمان، عیسی و محمد (صلی الله علیه و آله) را مصداق اولوالعزم می‌دانند.

برخی آنها را همان ۱۸ نفری می‌دانند که در آیات ۸۳ تا ۸۶ سوره انعام آمده است. از جابر بن عبدالله انصاری- صحابه بزرگ رضوان الله علیه- نقل شده که آنها ۳۱۳ نفر هستند. حسن بصری، ابراهیم و موسی و داود و عیسی را معرفی کرده است.[۶]

کلام شیخ طوسی (ره):

مفسر عالیقدر شیعه مرحوم شیخ طوسی- متوفای ۴۶۰- اقوال مفسرین را به صورت فشرده جمع بندی کرده و می‌نویسد:

«قال قوم: أولوا العزم هم الذین یثبتون على عقد القیام بالواجب و اجتناب المحارم، فعلى هذا الأنبیاء کلهم أولوا العزم، و من قال ذلک جعل (من) هاهنا للتبیین لا للتبعیض. و من قال: إن أولى العزم طائفه من الرسل و هم قوم مخصوصون قال (من) هاهنا للتبعیض و هو الظاهر فی روایات أصحابنا، و أقوال المفسرین، و یریدون بأولی العزم من أتى بشریعه مستأنفه نسخت شریعه من تقدم من الأنبیاء، قالوا و هم خمسه أولهم نوح ثم إبراهیم ثم موسى ثم عیسى ثم محمد صَلى اللَّهُ عَلیه و آله.[۷]»

گروهی گفتند اولوالعزم کسانی هستند که بر انجام واجب و اجتناب حرام ایستادگی می‌کنند، بنابر این همه پیامبران اولوا العزم می‌شوند و هر کس که اینطور گفته «من» را برای تبیین گرفته نه تبعیض. و کسانی که گفتند اولواالعزم گروهی از پیامبران هستند «من» را برای تبعیض دانستند و همین نظر مطابق ظاهر روایات ما و اقوال مفسرین است.

مقصود این افراد از اولوالعزم پیامبرانی هستند که شریعت جدیدی آورده‌اند که شریعت انبیای قبل را منسوخ کرده است.

روایات مربوطه:

گذشت که روایات ما مصداق اولوا العزم را پنج پیامبر بزرگ الهی: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد علیهم السلام می‌داند مثلا در روایت معتبر از ابن ابی یعفور از امام صادق (علیه السلام) می‌خوانیم که: «سَادَهُ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ خَمْسَهٌ وَ هُمْ‏ أُولُوا الْعَزْمِ‏ مِنَ الرُّسُلِ‏ وَ عَلَیْهِمْ دَارَتِ الرَّحَى‏ – نُوحٌ وَ إِبْرَاهِیمُ وَ مُوسَى وَ عِیسَى وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَى جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ[۸].» یعنی بزرگ پیامبران پنج نفر هستند و آنان پیامبران اولوا العزم می‌باشند که محور خلقت هستند: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد که درود خدا بر او و خاندانش و تمام انبیاء باد.
در برخی از روایات دیگر، علت نامیده شدن این پیامبران به اولوا العزم، رسالت جهانی آنها اعلام شده است

البته درباره علت نامیده شدن این پیامبران به «اولوا العزم» روایات هم داستان نیستند.

مثلاً شیخ کلینی در کافی از سماعه روایت می‌کند که امام صادق در پاسخ او که چرا این پیامبران اولوا العزم نامیده شده‌اند فرمودند: چون هر یک از آنان به قصد-عزم- کنار زدن شریعت پیامبر قبل مبعوث شد، لذا به آنها اولوا العزم یعنی صاحبان تصمیم گفته شده «لِأَنَّ نُوحاً بُعِثَ بِکِتَابٍ وَ شَرِیعَهٍ وَ کُلُّ مَنْ جَاءَ بَعْدَ نُوحٍ أَخَذَ بِکِتَابِ نُوحٍ وَ شَرِیعَتِهِ وَ مِنْهَاجِهِ حَتَّى جَاءَ إِبْرَاهِیمُ علیه السلام بِالصُّحُفِ وَ بِعَزِیمَهِ تَرْکِ کِتَابِ نُوحٍ لَا کُفْراً بِهِ فَکُلُّ نَبِیٍّ جَاءَ بَعْدَ إِبْرَاهِیمَ علیه السلام أَخَذَ بِشَرِیعَهِ إِبْرَاهِیمَ وَ مِنْهَاجِهِ وَ بِالصُّحُفِ حَتَّى جَاءَ مُوسَى بِالتَّوْرَاهِ وَ شَرِیعَتِهِ وَ مِنْهَاجِهِ وَ بِعَزِیمَهِ تَرْکِ الصُّحُفِ وَ کُلُّ نَبِیٍّ جَاءَ بَعْدَ مُوسَى علیه السلام أَخَذَ بِالتَّوْرَاهِ وَ شَرِیعَتِهِ وَ مِنْهَاجِهِ حَتَّى جَاءَ الْمَسِیحُ علیه السلام بِالْإِنْجِیلِ وَ بِعَزِیمَهِ تَرْکِ شَرِیعَهِ مُوسَى وَ مِنْهَاجِهِ فَکُلُّ نَبِیٍّ جَاءَ بَعْدَ الْمَسِیحِ أَخَذَ بِشَرِیعَتِهِ وَ مِنْهَاجِهِ حَتَّى جَاءَ مُحَمَّدٌ صلی الله و علیه وآله فَجَاءَ بِالْقُرْآنِ وَ بِشَرِیعَتِهِ وَ مِنْهَاجِهِ فَحَلَالُهُ حَلَالٌ إِلَى‏یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ فَهَۆُلَاءِ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُل.»[۹]

اما در برخی از روایات دیگر، علت نامیده شدن این پیامبران به اولوا العزم، رسالت جهانی آنها اعلام شده است. از جمله ابن قولویه از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود:

«قُلْنَا لَهُ مَا مَعْنَى أُولِی الْعَزْمِ قَالَ بُعِثُوا إِلَى شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا جِنِّهَا وَ إِنْسِهَا.[۱۰]»

یعنی چون آنها دارای تصمیم بزرگی چون گسترش دینشان به سراسر جهان بودند لذا به این تعبیر «اولواا لعزم» از آنان یاد شده است.

هر دو وجه نامگذاری هم می‌تواند صحیح باشد و با هم منافاتی ندارد.[۱۱]

پی نوشت ها:

[۱] – احقاف/۳۵ ترجمه آیه از مرحوم فولادومند است.

[۲] راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن – بیروت، چاپ: اول/۵۶۵

[۳] ابن اثیر جزرى، مبارک بن محمد، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر – قم، چاپ: چهارم، ۱۳۶۷.ج۳/۲۳۱

[۴] – الجامع لاحکام القرآن۱۶/۱۴۲- مجمع البیان۹/۱۶۳

[۵] – همان

[۶] – برای دیدن اقوال به تفاسیر معروف همچون مجمع البیان، الجامع لاحکام القرآن و… رجوع شود.

[۷] – تفسیر تبیان۹/۲۸۷

[۸] – الکافی۱/۱۷۵ تعبیر « علیهم دارت الرحی» تعبیر بسیار سنگینی است که دلالت بر نهایت منزلت این پیامبران الهی دارد.

شیخ صدوق در کتاب خصال در بابی که به عنوان اولوا العزم پنج نفرند، نگاشته است روایتی مشابه نقل می کند و نام همین پنج بزرگوار را ذکر می‌نماید.

[۹] – الکافی۲/۱۷ باب الشرایع

[۱۰] – کامل الزیارات/ الباب الثانی و السبعون ثواب زیاره الحسین‏ع فی النصف من شعبان، حدیث دوم

[۱۱] – البته روایت اول با اینکه دارای سند معتبر است لکن دو نکته در مورد آن قابل تامل و بررسی است:

یکی اینکه پیامبر اول یعنی نوح که اولین شریعت را آورده، قصد منسوخ کردن شریعت قبل را نداشته است بنابراین چگونه در زمره اولوالعزم قرار گرفته است؟

دوم اینکه آنگونه که معروف است عیسی(علیه اسلام) شریعت جدیدی نیاورده است و در واقع همان شریعت موسی را تایید و یک سری مباحث اخلاقی به آن اضافه کرده است.

شهربانو زند لشنی

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس