آگاهی امام بر تمام موجودات

علم امامان علیهم السلام دامنه و وسعت گسترده ای دارد و نمی توان آن را محدود به مواردی خاص نمود برای مثال بگوییم امامان علمشان در زمینه علوم اعتقادی و دینی عمیق تر است و آن را محدود در این زمینه نمایم بلکه باید گفت علم امام علمی حضوری است و این نوع از علم دارای موضوع و محمول خاصی نیست و تمامی علوم و معارف هستی را در بر دارد. از این رو باید گفت، امام بر تمامی اعمال امتش نیز آگاه است.

احاطه علم امام بر تمام موجودات

«عمّار یاسر گوید: من‌ با ‌ أمیرالمومنین‌ علیه‌ السّلام‌ در بعضی‌ از جنگ‌های‌ آن‌ حضرت‌ بودم‌ تا اینکه‌ از یک‌ وادی‌ عبور کردیم‌ که‌ آن‌ بیابان‌ مملوّ و سرشار بود از مورچه‌. من‌ عرض‌ کردم‌: آیا کسی‌ از مخلوقات‌ خدا هست‌ که‌ شمارش‌ این‌ مورچه‌ها را بداند؟!

حضرت‌ فرمود: آری‌ ای‌ عمّار! من‌ می‌شناسم‌ مردی‌ را که‌ عدد آنها را می داند، و نیز می داند در میان‌ آنها چقدر نر و چقدر ماده‌ هستند! عرض‌ کردم‌: ای‌ أمیرالمومنین‌! آن‌ مرد کیست‌؟ فرمود: ای‌ عمّار مگر در سوره یس‌ نخوانده‌ای‌ که‌ ما هر چیز را در امام‌ مبین‌ شمارش‌ می کنیم‌! عرض‌ کردم‌: آری‌ ای‌ آقای‌ من‌ و مولای‌ من‌! فرمود: من‌ آن‌ امام‌ مبین‌ هستم‌!»

در تفسیر (بُرهان‌) در همین‌ موضع‌ و تفسیر این‌ آیه‌ در سوره یس‌: وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَـاهُ فِی‌ إِمَامٍ مُّبینٍ، روایات‌ عدیده‌ای‌ را نقل‌ می کند که‌ دلالت‌ دارند بر آنکه‌ مراد از امام‌ مبین‌ أمیرالمومنین‌ علیه‌ السّلام‌ هستند و در حدیث‌ مُفضَّل‌ خمسه‌ طیّبه‌ ذکر شده‌ است‌، و علی‌ کُلّ تقدیرٍ مراد جمیع‌ أئمّه‌ طیّبین‌ صلوات‌ الله‌ و سلامه‌ علیهم‌ أجمعین‌ هستند.

اگر کسی‌ به‌ مقام‌ ولایت‌ امام‌ اطّلاع‌ پیدا کند می داند که‌ امام‌ در جائی‌ آمده‌ است‌ که‌ در بالای‌ زمان‌ و مکان‌ است‌، و بر تمام‌ موجودات‌ زمانی‌ و مکانی‌ سیطره‌ و اطّلاع‌ دارد، و بر هر چه‌ بوده‌ و هست‌ و خواهد بود علم‌ دارد؛ چون‌ نفس‌ ناطقه‌اش‌ زمانیّ نیست‌ و وجودش‌ عقل‌ محض‌ است‌.

در بسیاری‌ از روایات‌ داریم‌ که‌ ائمّه‌ اطهار علیهم‌ السّلام‌ از تمام‌ عوالم‌ عالم‌ چه‌ بوده‌ و چه‌ هست‌ و چه‌ خواهد بود اطّلاع‌ دارند؛ یعنی‌ مقام‌ ولایت‌ که‌ همان‌ مقام‌ عبودیّتِ محضه‌ است‌، از نقطه‌ نظر قُرب‌، مقامی‌ است‌ که‌ بین‌ آن‌ و ذات‌ حضرت‌ حقّ هیچ‌ فاصله‌ای‌ نیست‌؛ و اگر کسی‌ در آن‌ مقام‌ قرار گیرد، احاطه‌ علمیّه‌ و احاطه‌ واقعیّه‌ حقیقیّه‌ نسبت‌ به‌ تمام‌ موجودات‌ عوالم‌ پیدا می کند و تمام‌ اعمال‌ انسان‌ در محضر و مشهد اوست‌، و اوست‌ کتاب‌ مبینی‌ که‌ کلمه‌ کلّیّه‌ الهیّه‌ می‌باشد و خداوند هر چیز را در او احصاء فرموده‌ است‌.
امام، چونان احاطه جان بر بدن، به تمام شئون انسان‌ها احاطه دارد، زیرا وی جان جانان است و اطلاع و وقوف حضرتش به اعمال ما منحصر در روزهای مشخص و دفعات محدود نیست
امام، کتاب مبین

همانطوری که‌ انسان‌ دارای‌ بدنی‌ است‌ و دارای‌ نفسی‌، و نفس‌ سیطره‌ و حکومت‌ بر بدن‌ دارد و همانطوری که‌ تدبیراتی‌ که‌ در بدن‌ ما پیدا می شود؛ و اعمالی‌ که‌ اعضاء و جوارح‌ ما انجام‌ می دهد در اثر زندگی‌ نفس‌ و حیات‌ و تدبیرات‌ و اراده‌ و اختیار نفس‌ ماست‌، همینطور در عالم‌ کلّی‌ و جهان‌ آفرینش‌ آن‌ تغیّرات‌ و تبدّلات‌ و حوادثی‌ که‌ پدید می‌آید بواسطه حیات‌ و زندگی‌ آن‌ نفس‌ کلّی‌ است‌ که‌ بر آن‌ پیکره‌ و جسد این‌ عالم‌ حکومت‌ دارد و سیطره‌ دارد.

آن‌ نفس‌ کلّی‌ که‌ بر عالم‌ سیطره‌ دارد اسمش‌ امام‌ است‌؛ امام‌ مبین‌؛ و آن‌ جهان‌ خلقت‌ و کاخ‌ آفرینش‌ أعمّ از علویّ و سفلیّ به‌ کتاب‌ مبین‌ نام‌ گذاری‌ شده‌ است‌.

کتاب‌ می گویند از نقطه‌ نظر اینکه‌، مجموعه‌ کلماتی‌ است‌ که‌ هر یک‌ از آنها دلالت‌ می کند بر آنچه‌ پروردگار در آن‌ موجود به‌ ودیعت‌ نهاده، موجودات‌ خارجیّه‌ هر کدام‌ به‌ نوبه‌ خود از آن‌ ذات‌ مقدّس‌ لایزالی‌ که‌ اینها را به‌ وجود آورده‌ است‌ حکایت‌ می کند، و بنابراین‌ هر یک‌ از موجودات‌ کلمه‌ الله‌ هستند؛ و تمام‌ موجودات‌ من‌ حیث‌ المجموع‌ کتاب‌ خدا هستند.

بنابراین‌ امام‌ که‌ همان‌ مقام‌ ولایت‌ کلّیّه‌ است‌ و از زمان‌ و مکان‌ عالی‌تر و بالاتر است‌، جان‌ و حقیقت‌ کتاب‌ آفرینش‌ و کاخ‌ وجود است‌؛ و به‌ همین‌ معنی‌ امام‌ سیطره‌ دارد بر تمام‌ افراد أعمّ از بهشتی‌ و جهنّمی‌؛ چون‌ تمام‌ موجودات‌ مُنطوی‌ و پیچیده‌ در آن‌ حقیقت‌ کلّیّه ولایتند، نه‌ اینکه‌ اشقیاء و جهنّمی‌ها از آن‌ کتاب‌ جدا باشند، و یا سیطره‌ و ولایت‌ امام‌ نسبت‌ به‌ آنها نباشد.

ولیکن‌ تفاوت‌ اینجاست‌ که‌ اصحاب‌ الیمین‌ و سعادتمندان‌ می رسند به‌ ائمّه‌ خود و بدانها ملحق‌ می شوند و با آنها به‌ بهشت‌ می روند و اصحاب‌ الشمال‌ و شقاوت‌ پیشگان‌ می رسند به‌ ائمّه‌ خود و بدانها ملحق‌ می شوند و با آنها به‌ جهنّم‌ می روند؛ ولی‌ تمام‌ این‌ دستگاه‌ من‌ حیث‌ المجموع‌ در تحت‌ سیطره‌ و علم‌ و حیات‌ و اراده‌ آن‌ ولایت‌ کلّیّه‌ است‌ که‌ بهشتی‌ها را به‌ بهشت‌ و جهنّمی‌ها را به‌ جهنّم‌ می برد.
آن‌ نفس‌ کلّی‌ که‌ بر عالم‌ سیطره‌ دارد اسمش‌ امام‌ است‌؛ امام‌ مبین‌؛ و آن‌ جهان‌ خلقت‌ و کاخ‌ آفرینش‌ أعمّ از علویّ و سفلیّ به‌ کتاب‌ مبین‌ نام‌ گذاری‌ شده‌ است‌
علم امام بر اعمال امت

امام، مظهر اسم حی الهی است و چون حیات مبدا علم و قدرت است و علم خداوند شهودی است او نیز شاهد اعمال امت و به همه کارهای آنان آگاه است. امام، چونان احاطه جان بر بدن، به تمام شئون انسان‌ها احاطه دارد، زیرا وی جان جانان است و اطلاع و وقوف حضرتش به اعمال ما منحصر در روزهای مشخص و دفعات محدود نیست.

محمّد بن مسلم روایت مى‏کند: که امام باقر(علیه السّلام) فرمود: گمان مى‏کنید که شما را نمى‏بینیم و سخنان شما را نمى‏شنویم. اشتباه مى‏کنید. اگر آن گونه باشد که شما مى‏پندارید پس ما چه برترى بر شما داریم؟! گفتم: چیزى که گفتید به من نشان بده فرمود: بین تو و همکارت در ربذه‏ اختلافى به وجود آمد و او از تو، گفتم: آرى، قسم به خدا! چنین است. فرمود: آنچه را که گفتم آن را خدا به من خبر داده بود. و من ساحر، کاهن و مجنون نیستم. بلکه از علوم نبوّت است که به ما گفته مى‏شود. عرض کردم: چه کسى به شما مى‏گوید؟ فرمود: گاهى به قلب ما الهام مى‏شود و به گوش ما مى‏خورد.

علاوه بر این، خادمانى از طائفه جنّ داریم که مومن و شیعه ما هستند و بهتر از شما، ما را اطاعت مى‏کنند. گفتم: آیا با هر یک از ما، یکى از آنها هست؟ فرمود: آرى، و از آنچه انجام مى‏دهید و هر کجا هستید ما را با خبر مى‏کنند. (جلوه‏هاى اعجاز معصومین علیهم السلام/۲۲۶)

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس