تنها راهِ کلیشه ‌ای نشدن دین!

یکی از سفارشهای پیامبر گرامی ما مودت به اهل بیت علیهم السلام است و یکی از سفارشهای امیر مومنان علی علیه السلام، رعایت ورع و عبادت و تنظیم امیال و خلل ناپذیری است. در اینجا می‌خواهیم درباره ارتباط میان این دو سخن بگوییم و به این مسأله توجه کنیم که هر دوی این سفارشها از یک سنخ می‌باشند و در حقیقت جبرانی هستند برای رفتار ناشایست مردم در کلیشه‌ای کردن تعلیمات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله.

حکمی عقلانی که به تأیید قرآن و سنت هم رسید

اینکه حرمت انسانها بعد از مرگشان باید به صورت احترام و اکرام خانواده ایشان حفظ شود، مسأله‌ای است که بر عقل ما غریب و پوشیده نیست،‌ با این حال خود پیامبر صلی الله علیه و آله نیز به مسلمانان درباره مودت نزدیکان خود سفارش فرمود؛ سفارشی که خدا نیز آن را در قرآن دارای سندی خدشه ناپذیر کرده ‌است که به آیه مودت مشهور گردید.

سودی زیاد از مسیری آسان

قرآن کریم آنجا که گفتار پیامبران سابق را نقل می‌کند از وجه مشترکی میان آنها نام می‌برد که عبارت است از “طلب نکردن مزد”؛ درباره رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز همین مطلب را می‌فرماید(۱)؛ اما تفاوتی که در این باره با پیامبران پیشین وجود دارد آن است که خدا خود به ظرافت از اجر رسول خود سخن گفته است که عبارت است از مودت نزدیکان او (۲) اما خدا خودش این توهم را از ذهنهای مردم برمی‌دارد که این اجر برای پیامبر صلی الله علیه و آله جنبه شخصی ندارد بلکه سود آن عاید خود مردم خواهد شد(۳) و نیز با ظرافت خاصی این فایده را بیان می‌دارد که این مودت در راهیابی مردم به خدا تأثیر می‌گذارد.(۴)

شناخت آینده؛ سفارش پیشگیرانه

مودت نزدیکان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، اجر رسالت ایشان قرار داده شده است، بنابراین جزو خود تعلیمات پیامبر صلی الله علیه و آله نیست؛ اما از طرف دیگر قرآن با ظرافت خاصی همه را به آن سفارش کرده است و فرموده که این مودت، با راهیابی به سوی خدا مرتبط است و سود آن عاید خود مردم می‌شود نه پیامبر صلی الله علیه و آله.
اگر اسم اهل بیت علیهم السلام مدام در زبانمان باشد، خانه‌هایمان را از گفتار آنها پر کرده باشیم، در مجالس آنها شرکت کنیم و ده‌ها نشانه برای مودت آنها ایجاد کنیم، باز همان خطر بزرگ در کمین ماست که عبارت است از بسنده کردن به ظاهر و فراموشاندن باطن؛ زیرا زنده نگهداشتن باطنی مودت اهل بیت علیهم السلام،‌ نیاز به زحمت و مراقبت از خود و بازبینی اعمال دارد

از اینجا در می‌یابیم که مودت اهل بیت علیهم السلام تضمینی بر کل تعالیم پیامبر صلی الله علیه و آله است؛ تضمینی که مومنان را از به دام افتادن در یک خطر بزرگ باز می دارد که همانا خشک شدن و قالبی شدن تعلیمات پیامبر صلی الله علیه و آله است؛ به عبارت دیگر، خدا می‌دانست که در آینده نه چندان دور افرادی در میان مسلمانان پیدا خواهند شد که به ظواهر اسلامی پایبندی می‌کنند؛ اما از روح اسلامی فاصله دارند و راه محافظت از این خطر، رعایت مودت اهل بیت پیامبر علیهم السلام است.

دین بدون کلیشه، رهبران بدون کلیشه

زندگی اهل بیت پیامبر علیهم السلام به ما می‌آموزد که راه خدا هرگز منحصر به رعایت چند امر ظاهری نیست، زیرا با اینکه همگی فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله و نشاندهنده راه آن حضرت هستند، در نحوه زندگی آنان تفاوتهایی وجود دارد. مثلاً سه تن از آنان با طاغوتهای زمان خود نبرد مسلحانه کرده‌اند و بقیه چنین نکرده‌اند؛ نحوه ارتباط داشتن آنها نیز با مردم مختلف است؛ اقدامات عملی آنها نیز یکسان نیست با اینکه همگی را خدای متعال برای ما امام قرار داده است و همگی دارای مقام ولایت و تابنده نور الهی می‌باشند.

از اینجا متوجه می‌شویم که دین نیاز به رهبرانی دارد که با تغییر یافتن شرایط ظاهری جامعه، راه درست بندگی خدا را به ما نشان دهند و رفتار آنها الگوبخش ما در شرایط مشابه باشد. رهبرانی که مودت آنها مانع از کلیشه‌ای شدن ما در دین شود. رهبرانی که هرگاه به آنها نگاه کنیم، جلوه‌ای نو از بندگی خدا را در آنها بیابیم و از عملکرد خود خجل شویم و با تطبیق دادن خود با آنها، از کهنگی رفتارهای خودمان که به غلط نام دین را به آن نهاده‌ایم، دست بکشیم و همواره خود را نیازمند به دینی بدانیم که همواره برای ما تازگی دارد و برای هر نقطه ضعفی از ما، جبرانی ذخیره دارد.
اهل بیت

وای ز روزی که بگندد نمک

اما از خصلت های ما آن است که نشاط در عبادت و پیگیری خود برای راه خدا را به زودی از دست می‌دهیم و روحیه انجماد و کلیشه پرستی در ما قوت می‌گیرد. حتی این رفتار را درباره شفابخش ترین نسخه‌ها انجام می‌دهیم و تأثیر حیاتبخش آنها را از کار می‌اندازیم. عملکرد ما در مودت اهل بیت علیهم السلام نیز به همین آفت مبتلا شده است. به عبارت دیگر، این مودت را نیز از زندگی واقعی خود جدا کرده‌ایم و به موزه فکرمان منتقل کرده‌ایم و تنها چند ظاهر خشک و قالب‌زده را به جای آن به کار بسته‌ایم.

دو مثال برای حفظ ظاهر و خشکاندن باطن

مثال اول: سفارش موکد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام به علم آموزی و فهم دین در همه حال، تبدیل شده است به داشتن مدرک در یکی از رشته‌های دانشگاهی، آن هم صرفاً از راه مطالعه های سطحی و محدود در ایام امتحانات.

مثال دوم: گفتن ذکر “یا علی” را به موقع بلند شدن از جای خود و در لابلای گفته‌ها، اما به شکل یک عادت و لقلقه زبانی.

نباید این واقعیت را فراموش کنیم که تأثیرات شگفت انگیزی که زنده نگهداشتن یاد مولای متقیان امام علی علیه السلام دارد، نیازمند تذکر و تفکر در اوقات تنهایی نیز هست. به عبارت دیگر، اگر اسم اهل بیت علیهم السلام مدام در زبانمان باشد، خانه‌هایمان را از گفتار آنها پر کرده باشیم، در مجالس آنها شرکت کنیم و ده‌ها نشانه برای مودت آنها ایجاد کنیم، باز همان خطر بزرگ در کمین ماست که عبارت است از بسنده کردن به ظاهر و فراموشاندن باطن؛ زیرا زنده نگهداشتن باطنی مودت اهل بیت علیهم السلام،‌ نیاز به زحمت و مراقبت از خود و بازبینی اعمال دارد.
خدا می‌دانست که در آینده نه چندان دور افرادی در میان مسلمانان پیدا خواهند شد که به ظواهر اسلامی پایبندی می‌کنند؛ اما از روح اسلامی فاصله دارند و راه محافظت از این خطر، رعایت مودت اهل بیت پیامبر علیهم السلام است
شما نمی‌توانید مثل من باشید اما…

مولای ما امام علی علیه السلام از این مشکل بشر آگاه بود و چاره‌ای برای آن معین فرمودند. ایشان در نامه‌ای به کارگزار خود از شرکت او در یک میهمانی اشکال می‌گیرد؛ چرا که در شرایطی که گرسنگان شهر به میهمانی مرفهین دعوت نمی‌شوند، شخصی که کارگزار آن حضرت است نباید قدم به آن مهمانی بگذارد. آن حضرت در این نامه جمله‌ای می‌فرماید که راهگشای ما نیز هست:

« معلومتان باد که شما تن دادن به چنین روشى را قدرت ندارید، ولى مرا با ورع و کوشش در عبادت، و پاکدامنى و محکم ماندن یارى کنید ».

مخاطب این جمله، عموم دوستداران امیرالمومنین علیه السلام است و می‌آموزد که اگر مودت ما نسبت به اهل بیت علیهم السلام دچار اشکال شد، راه اصلاح آن است که به این چهار خصلت پناه ببریم؛ به عبارت دیگر، این چهار خصلت می‌تواند ما را از کلیشه‌ای شدن در مودت اهل بیت علیهم السلام باز بدارد:

اول: ورع، که همان محافظت جدیت از خود در نزدیک نشدن به گناهان است.

دوم: کوشش در عبادت که دوستی اهل بیت علیهم السلام بدون جدیت در عبادت خدا بی‌معناست.

سوم: تنظیم کششها و امیال درونی (عفت) که باعث می‌شود قبل از غلبه کردن امیال چاره‌ای برای آنها اندیشیده باشیم.

و چهارم: ‌خلل پوشی (سداد)، مراقبت از اینکه کجی‌ها به درونمان راه نیابد و در گفته و عمل راست کردار باشیم.

پی نوشت:

۱. قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفینَ (سوره ص، ۸۶)

۲. ذلِکَ الَّذی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى‏ وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَزِدْ لَهُ فیها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ (شوری، ۲۳)

۳. قُلْ ما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهیدٌ (سبا، ۴۷)

۴. قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلى‏ رَبِّهِ سَبیلاً (شوری، ۵۷)

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس