آثار زیانبار تکبر در خانواده

هنگامى که یعقوب(ع) بر یوسف (ع) وارد شد، عزت پادشاهى موجب شد تا از تخت پائین نیاید و از پدر احترام کند در این هنگام جبرئیل نازل شد و گفت: اى یوسف دستت را باز کن و او هنگامى که دستش را باز کرد نورى از آن خارج گردید و به طرف آسمان‌ها رفت، یوسف گفت: این نور چه بود که از دستم بر آمد، جبرئیل گفت: آن نور نبوت بود چون براى یعقوب از تخت پائین نیامدى رفت و از فرزندان تو کسى به نبوت نمی‌رسد.‏
بعضی از مشکلات در خانــــواده‌ها ناشی از تکبر و خود برتربینی بعضی‌ها در خانواده است. از آنجا که خانواده اولین محیطی است که منشِ فرزندان در آن شکل می‌گیرد، و والدین اولین مربیانی هستند که قادرند فرزندان خویش را با صفت نیکو آشنا سازند، و با رفتار خویش آن‌ها را در ترک گناهان یاری دهند. این نوشتار قصد بیان اثرات سوء تکبر به استناد قرآن و روایات، در خانواده را دارد.‏‎

تکبر در قرآن

یکی از صفت‌های ناشایست در انسان که باعث رانده شدن شیطان از بهشت و از بین رفتن اعمال فراوان و کوشش‏هاى مداوم او، و سرکشی فرعون در برابر حق و ادعای خدایی در او شد، تکبر و خود پسندی است. حتی تکبری که در قوم بنی اسرائیل وجود داشت سبب شد با اینکه از نشانه‌های پیامبر(ص) در تورات با خبر بودند به او ایمان نیاورند و خود را نژاد برتر بدانند و خود را مالک بهشت بدون عمل نیک باشند و خداوند به زیبایی پاسخ یهودیان متکبر را در سوره بقره آیات ۸۱ و۸۲ می‌دهد.‏
‎«‎بَلى‏ مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ *وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّهِ هُمْ فِیها خالِدُون»‏
تمام انسان‌ها در برابر خداوند یکسان هستند. این عمل است که سبب رفتن به بهشت یا جهنم می‌شود. تکبر حالتى است که به نفس انسان عارض مى‏شود و انسان را وادار مى‏کند که در بالا بردن خود و تحقیر دیگران از حد بگذرد و به عبارت روشن‏تر:تکبر بالا بردن نفس و خود را برتر از دیگران دیدن است. این یک بیمارى روحى است که از تنگ نظرى متکبر حاصل مى‏شود و او در خود فضیلتى مى‏بیند که در دیگران نیست و او هرگز به نقص خود و کمال دیگران توجه ندارد.‏ ا‎ز این رو خداوند در سوره مبارکه اسرا آیه ۳۷ کبر و غرور و خودبینی را منع کرده و آن را بی اساس دانسته است.« وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّکَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولًا» چرا که بعضی انسان‌ها به کم‌ترین موفقیتی که می‌رسند چنان مغرور می‌شوند انگار دست به کار خارق العاده‌ای زده‌اند که هیچ کس قادر به انجام آن نیست.‏ رسول خدا (ص) فرمود: هر کس با تکبّر روى زمین راه برود، زمین و آنچه زیر آن و آنچه بالاى آن است او را لعنت خواهند کرد.‏ افراد متکبر اگر نیک بنگرند خواهند دانست که کار مهمی نکرده اند. نه آسمان را به زمین آورده‌اند نه عکس آن. بلکه مهره‌ای بودند که در مسیر تکامل خویش هزاران نفر دیگر نیز دخالت داشته‌اند.‏ بزرگان جهان هیچ گاه از اکتشافات خویش مغرور نگشته و آن را به خود نسبت نداده‌اند حتی در صدد نشان دادن خویش به مردم نبودند بلکه همه را به خداوند منسوب داشته‌اند. چنان که انیشتین گفته است:اندیشه‌ها از پیش خدا می‌آیند.‏

ریشه‌های تکبر

‎۱‎‏- ‏‎ ‎نعمت جدید‎:‎

گاهی با افزایش حقوق پدر در خانواده و ترقی وضع اقتصادی افراد خانواده خود را از دیگران وحتی نزدیکان خویش تافته جدا بافته دانسته و زبان به تحقیر خانواده‌های محروم باز می‌کنند و موجب آزار دیگران می‌شوند؛ و با این عمل نه تنها در قلب‌های دیگران حتی والدین خویش جایی ندارند بلکه در جامعه نیز طرد خواهند شد. در صورتی‌که این مال امانتی الهی است تا با بخشش به محرومین همه خانواده‌ها از رفاه مالی برخوردار باشند بنابراین افزایش مال نه تنها برای فخر فروشی نیست بلکه تواضع فرد را در پی دارد چرا که مال برای چنین فردی مسئولیت‌آور در مقابل خانواده‌های محروم است. تکبر والدین نسبت به دیگران سبب می‌شود، فرزندان به جای کسب مهارت و صفات نیک در وجود خود و محبوبیت در قلب‌های دیگران، مادیات را به تنهایی هدف زندگی قرار داده ودر آینده مردم را با این معیار مورد سنجش قرار می‌دهد. و با این دید از توجه به صفات نیکی که در دیگران نهفته است غافل گشته و از تکامل خویش فاصله خواهد گرفت.‏‎ ‎

‎۲‎‏- ‏‎ ‎افزایش علم:‏

امام صادق (ع) فرمود:دانش بجویید و همراه با دانش، خود را با بردباری و وقار زینت ببخشید و نسبت به آنان که دانش فرا می‌‌گیرید و برآنان که می‌آموزید تواضع کنید و از دانشمندان متکبّر و سرکش نباشید، که در نتیجه کارِ باطلِ شما [عمل و گفته] حق شما را از بین می‌برد. (جهاد النفس وسائل الشیعه، ص ۱۴۵). گاهی افزایش علم در فرد برای او در مقابل والدین خود نه تنها باعث افتادگی و فروتنی نمی‌شود بلکه خود را دانای کل دانسته و از نصیحت‌های والدین و دیگر بزرگان بی‌نیاز می‌داند. در این صورت خود را از دانش و تجربه‌های گوناگون دیگران محروم ساخته و در زندگی دچار اشتباهی فراوانی می‌شوند که جبران آن با مشکلات فراوان همراه خواهد بود.‏
فرزندان چنین اشخاصی وقتی رفتار والدین خود را با اطرافیان می‌بیند، از این منش الگو برداری کرده و همان رویه را در آینده به والدین خویش و جامعه تحویل می‌دهد. نسبت به کسانی که به او درس می‌دهند گستاخ شده و حتی بی ادبی و مسخره کردن دیگران را حق خود می‌داند و از آن ابائی ندارد.‏‎ ‎امام علی (ع) فرمود:هیچ‌کس از اولاد آدم نیست مگر اینکه موی پیشانی‌اش در دست فرشته‌ای قرار دارد که هر گاه تکبّر کند او را با پیشانی به زمین می‌کشد و به او می‌گوید:فروتن باش، خدا تو را پست گرداند! (ثواب الاعمال، ص ۳۴۱)‏

۳‎‏- ذلت در نفس:‏

عامل اصلی تکبر ضعف شخصیت است و چون در وجود خویش خوبی را نمی‌بیند که دیده شود، لذا با عوامل واهی چون نسب خانوادگی سعی در فخر فروشی نسبت به دیگران دارند. امام صادق (ع)در معرفى آن فرموده است:هیچ کس تکبر نمى‏کند مگر به سبب ذلتى که در نفس خود مى‏یابد. (ارشاد القلوب، ج‏۲، ص ۷۶) این در حالی است که پدر یا اجداد او افراد دانشمند یا نیکوکار باشند اما از این صفات در خود فرد متکبر نباشد. درباره این افراد باید گفت:‏
گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل
‎ ‎مردى خدمت رسول خدا (ص) آمد و گفت: یا رسول‌الله من فرزند فلان بن فلان هستم و پدران خود را تا نهم بشمارش در آورد، رسول خدا فرمود: تو دهمین نفر آن‌ها هستى که در آتش گرفتار خواهى شد (ترجمه بحار الانوار، ج‏۲، ص۶۰۷) با این فخر فروشی در توهم باارزش گشتن و اوج گرفتن در اذهان اطرافیان خویش فرو می‌رود. غافل از این که خیال او دور از واقعیت و آن پست شدن در نزد دیگران است.‏‎ ‎
امام صادق (ع) فرمود: در آسمان، دو فرشته بر بندگان (خدا) گماشته شده‏اند، هر که فروتنى کند او را بالا مى‏برند، و هر که تکبّر و گردنکشى نماید او را پائین مى‏آورند. (کافی،ج ۲،ص ۱۲۲)‏

تکبر در خانواده

شاید در خانواده خود یا در جای دیگر با فرد متکبر برخورد کرده باشید.کسی که متکبر است خودش را بالاتر از همه می‌داند و به دیگران فخر می‌فروشد. به خاطر تکبری که دارد به روزی خود قانع نیست. بلکه زیاده خواه است. اسراف کردن و تعدی به حقوق دیگران را حق خود می‌داند. همه را برای خود به خدمت می‌گیرد. در عوض نفعش به هیچ کس که نمی‌رسد، هیچ با خورده فرمایش‌های خویش باعث ناراحتی دیگران می‌شود. حتی این را حق خود می‌داند که در زندگی دیگران دخالت کند. با این کار خودخواهانه‌اش موجب از هم پاشیدگی کانون بسیاری از خانواده‌ها شده است.‏‎ ‎
امام صادق (ع) فرموده است: کبر عبارت از اینست که آدمى، مردم را با دیده پستى و حقارت نگاه کند و حق را خوار و ناچیز بشمرد و آن را بر وفق واقع نبیند. (سفینه البحار، ص۴۰۹)‏
گوش او به حرف حق از جانب دیگران شنوا نیست. حتی در مقابل حق گردن کشی می‌کند. از نظر او حق همان است که او می‌گوید. دیگران را تهی مغز و خود را عقل کل می‌داند. فکر می‌کند که با ثروت موقتی که در این دنیا به او سپرده شده دیگران را در آن سهمی نیست و حق پایمال کردن حقوق دیگران یا مسخره کردن آن‌ها را دارد.‏
چنین شخصی اصلا واقع بین نیست بلکه فقط خود را می‌بیند. در زندگی او تنها شخصی که برایش مهم است خودش است و بس. دیگران در زندگی او هیچ ارزشی ندارند اگر نفعی برای او داشته باشد شاید تا پایان بهره برداری او از آن‌ها باشد. در بینش او همه باید بله قربان گوی او باشند.‏
فرد متکبر هیچ وقت عیب خود را نمی‌بیند. با این حال به راحتی زبان به افشای عیب دیگران می‌گشاید اگر کسی بدی او را به خودش تذکر دهد روی خود را ترش می‌کند. فروتنی در برابر چنین کسانی جایز که نیست هیچ بلکه تکبر عین درستی است. پیامبر(ص)فرمود:در برابر متکبّران تکبّر ورزید که تکبّر در برابر متکبّران عبادت است. (تفسیر اثنا عشری، ص۳۶)‏

آثار تکبّر در دنیا

نداشتن دوست: امام على(ع) فرمود:شخص متکبّر هیچ دوستى ندارد. (غرر الحکم،ص ۵۹۳)‏
زائل شدن عقل: امام باقر (ع) فرمود:در دل هیچ انسانى کبر وارد نمی‌شود مگر آنکه عقلش به همان اندازه ناقص مى‏شود، خواه کم باشد یا زیاد. (معانی الاخبار، ص۲۴۲)‏
خواری: امام على (ع)فرمود:عزّتى که در اثر تکبّر بدست آید خوارى است. (غرر الحکم،ص۳۴)‏
دوری از خدا: امام صادق(ع) فرمود:دورترین مردم از خدا کسانى هستند که تکبّر مى‏ورزند. (کافی،ج۲،ص ۱۲۳)‏
از بین رفتن: امام على (ع) فرمود:تکبّر بسیار، نابودى به همراه دارد. (غرر الحکم،ص۳۳۴)‏

آثار تکبّر در قیامت

تحقیر شدن: امام‏ صادق (ع) ‏فرمود:(روز قیامت) متکبّران به صورت مورچه در مى‏آیند و مردم آن‌ها را پایمال مى‏کنند تا آنکه خداوند از حساب فارغ شود. (مشکاه الانوار،ص ۲۲۷)‏
جاودانگی در دوزخ: «فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ‏» (نحل، ۲۹) از درهاى دوزخ درآئید و در آن جاودان باشید که جایگاه متکبّران بد است.‏‎ ‎
پیامبر(ص) فرمود: بیشتر اهل جهنّم متکبّرانند. (عقاب الاعمال،ص ۲۶۵)‏
***

‎ ‎درمان تکبّر

درمان این بیماری روحی به دو طریق میسر است؛
‎۱‎‏- علمی: با کمی تفکر درباره مراحل آفرینش خود می‌توان از تکبر ورزی نسبت به دیگران فاصله گرفت. امام باقر(ع) فرمودند:از متکبران و خودخواهان در شگفت هستم آن‌ها از نطفه‏اى خلق شدند و بعد هم مردارى خواهند شد، و بعد هم نمی‌دانند چه بر سر او خواهد آمد. (ثواب الاعمال، ص۵۴۱) حتی آگاهی والدین از آثار این صفت ناپسند در دنیا و آخرت و مطلع ساختن فرزندان از این امر می‌تواند تأثیر به سزایی در ترک آن داشته باشد.‏
۲‎‏- عملی: تنها راه عملی مخالفت کردن با نفس است در جایی که میل به سر کشی و طغیان دارد. در این حالت درست باید بر خلاف میل باطن رفتار نمود و برخوردی فروتنانه در برابر دیگران نشان داد تا فرزندان نیز از برخورد به جا و متواضعانه والدین خویش الگو برداری کرده و همانند پدر و مادر تواضع را سرلوحه خویش قرار دهند.‏بنابراین والدین با آگاهی از اثرات مخرب تکبر در از هم پاشیدگی بنیان خانواده و از بین رفتن ثبات شخصیت هریک از اعضا و طرد شدن آن‌ها در جامعه، با دوری از تکبر در عمل و نشان دادن رفتاری مخالف با کبر ورزی که همان تواضع است از خود سبب الگو‌برداری فرزندان خویش از آن‌ها شده و باعث ثبات شخصیت آن‌ها و جای گرفتن در قلب‌های دیگران خواهند شد و با این عمل اعضا را در طی نمودن مراحل تکامل یاری می‌دهند.‏

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس