نماز شکر چگونه خوانده میشود؟
نماز عبادتی است که هر چقدر با خلوص و توجه دل خوانده شود، به همان اندازه هم می تواند سبب آرامش دل نمازگزار شود. در دین مبین اسلام نمازهای متعددی وجود دارند که بعضی از آنها واجب و بعضی دیگر مستحب هستند. نمازهای یومیه، نماز آیات جزء نمازهای واجب هستند.
تاکنون اتفاق افتاده است که از واقعه ای بسیار شگفت زده و متعجب شوید و بخواهید از خداوند به بهترین شکل ممکن سپاسگزاری کنید؟
در این شرایط می توانید وضو بگیرید و به نماز بایستید و برای سپاس از پروردگار مهربان نماز شکر بخوانید. هنگامی که مشغول شکرگزاری هستید این نکته را فراموش نکنید گه شکر نعمت های خداوند، نعمت های شما را افزونی میبخشد. پس هرچقدر بیشتر شاکر باشید و شکر خود را در لمل هم نشان دهید، به همان اندازه نعمت های بیشتری را دریافت خواهید کرد.
برای خواندن نماز شکر نیاز نیست که در مکانی خاص باشید یا نعمت خاصی را دریافت نموده باشید. بلکه هر زمان که دوست داشتید و در هر مکانی که بودید و برای هر نعمت خداوند بزرگ می توان این نماز را به جا آورد. فراموش نکنیم که نعمت های خداوند همگی بزرگ و شایسته ستایش و شکرگزاری هستند.
در رابطه با اینکه نماز شکر چیست و چگونه خوانده می شود در ادامه مطلب صحبت خواهیم نمود و آثار و فواید خواندن این نماز را بیان خواهیم نمود. با ما همراه باشید.
زمان و مکان خواندن نماز شکر
این نماز مانند نماز صبح دو رکعتی است که برای شکر نعمت ها و دفع بلاها خوانده می شود . نماز شکر را می توان در حالت ایستاده ، نشسته و حتی در حال راه رفتن نیز خواند اما بهتر است این نماز مانند نمازهای واجب ، حد المقدور ایستاده و با همان آداب خوانده شود .
شما نماز مستحبی شکر را می توانید در هر مکانی مانند خانه ، مسجد و حتی درون وسایل نقلیه نیز به جا آورید و به طور کلی این نماز شکل خاص و شرایط ویژه و زمان معینی ندارد.
طریقه خواندن نماز شکر
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود:چون خداوند به تو نعمتی دهد یا از تو نعمتی را دفع نماید، دو رکعت نماز بخوان :
بعد از وضو نیت کنید که نماز شکر به جا می آورم قربه الی الله.
در رکعت اول سوره حمد و «قُلْ هُوَ الله أَحَد» را بخوانید.
در رکعت دوم نیز ابتدا سوره حمد، سپس سوره «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُون» را بخوانید.
در رکوع و سجده رکعت اول بگویید:«الْحَمْدُ للهِ شُکْراً شُکْراً وَ حَمْداً»
در رکعت دوم در رکوع و سجده بگویید:«الْحَمْدُ للهِ الَّذِی اسْتَجَابَ دُعَائِی وَ أَعْطَانِی مَسْأَلَتِی»(یعنی:سپاس خدایی را که دعای مرا مستجاب و حاجتم را بر آورده کرد).
نکته نماز شکر
در برخی از منابع آمده است که بهتر است دعاهایی که در رکوع و سجده هر دو رکعت خوانده می شود «الحمد لله شکرا شکرا لله و «الحمد لله الذی قضا حاجتی و أعطانی مسألتی» پس از اتمام نماز خوانده شود.
پس از نماز شکر نیز بهتر است دعای امام سجاد(ع) که در صحیفه سجادیه آمده،خوانده شود.
برخی اعتقاد دارند که این روایت در بیان ذکر و نوع خاصی از نماز، اعتبار دارد و مشروع و صحیح است و خواندن این نوع و شکل از نماز بدون دلیل شرعی صحیح و مشروع نیست.
دعای امام سجاد (ع) بعد از خواندن نماز شکر
دعای سی و هفتم صحیفه سجادیه:
(۱) اللَّهُمَّ إِنَّ أَحَداً لَا یَبْلُغُ مِنْ شُکْرِکَ غَایَهً إِلَّا حَصَلَ عَلَیْهِ مِنْ إِحْسَانِکَ مَا یُلْزِمُهُ شُکْراً.
(۲) وَ لَا یَبْلُغُ مَبْلَغاً مِنْ طَاعَتِکَ وَ إِنِ اجْتَهَدَ إِلَّا کَانَ مُقَصِّراً دُونَ اسْتِحْقَاقِکَ بِفَضْلِکَ
(۳) فَأَشْکَرُ عِبَادِکَ عَاجِزٌ عَنْ شُکْرِکَ، وَ أَعْبَدُهُمْ مُقَصِّرٌ عَنْ طَاعَتِکَ
(۴) لَا یَجِبُ لِأَحَدٍ أَنْ تَغْفِرَ لَهُ بِاسْتِحْقَاقِهِ، وَ لَا أَنْ تَرْضَى عَنْهُ بِاسْتِیجَابِهِ
(۵) فَمَنْ غَفَرْتَ لَهُ فَبِطَوْلِکَ، وَ مَنْ رَضِیتَ عَنْهُ فَبِفَضْلِکَ
(۶) تَشْکُرُ یَسِیرَ مَا شَکَرْتَهُ، وَ تُثِیبُ عَلَى قَلِیلِ مَا تُطَاعُ فِیهِ حَتَّى کَأَنَّ شُکْرَ عِبَادِکَ الَّذِی أَوْجَبْتَ عَلَیْهِ ثَوَابَهُمْ وَ أَعْظَمْتَ عَنْهُ جَزَاءَهُمْ أَمْرٌ مَلَکُوا اسْتِطَاعَهَ الِامْتِنَاعِ مِنْهُ دُونَکَ فَکَافَیْتَهُمْ، أَوْ لَمْ یَکُنْ سَبَبُهُ بِیَدِکَ فَجَازَیْتَهُمْ!
(۷) بَلْ مَلَکْتَ- یَا إِلَهِی- أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَنْ یَمْلِکُوا عِبَادَتَکَ، وَ أَعْدَدْتَ ثَوَابَهُمْ قَبْلَ أَنْ یُفِیضُوا فِی طَاعَتِکَ، وَ ذَلِکَ أَنَّ سُنَّتَکَ الْإِفْضَالُ، وَ عَادَتَکَ الْإِحْسَانُ، وَ سَبِیلَکَ الْعَفْوُ
(۸) فَکُلُّ الْبَرِیَّهِ مُعْتَرِفَهٌ بِأَنَّکَ غَیْرُ ظَالِمٍ لِمَنْ عَاقَبْتَ، وَ شَاهِدَهٌ بِأَنَّکَ مُتَفَضَّلٌ عَلَى مَنْ عَافَیْتَ، وَ کُلٌّ مُقِرٌّ عَلَى نَفْسِهِ بِالتَّقْصِیرِ عَمَّا اسْتَوْجَبْتَ
(۹) فَلَوْ لَا أَنَّ الشَّیْطَانَ یَخْتَدِعُهُمْ عَنْ طَاعَتِکَ مَا عَصَاکَ عَاصٍ، وَ لَوْ لَا أَنَّهُ صَوَّرَ لَهُمُ الْبَاطِلَ فِی مِثَالِ الْحَقِّ مَا ضَلَّ عَنْ طَرِیقِکَ ضَالٌّ
(۱۰) فَسُبْحَانَکَ! مَا أَبْیَنَ کَرَمَکَ فِی مُعَامَلَهِ مَنْ أَطَاعَکَ أَوْ عَصَاکَ: تَشْکُرُ لِلْمُطِیعِ مَا أَنْتَ تَوَلَّیْتَهُ لَهُ، وَ تُمْلِی لِلْعَاصِی فِیمَا تَمْلِکُ مُعَاجَلَتَهُ فِیهِ.
(۱۱) أَعْطَیْتَ کُلًّا مِنْهُمَا مَا لَمْ یَجِبْ لَهُ، وَ تَفَضَّلْتَ عَلَى کُلٍّ مِنْهُمَا بِمَا یَقْصُرُ عَمَلُهُ عَنْهُ.
(۱۲) وَ لَوْ کَافَأْتَ الْمُطِیعَ عَلَى مَا أَنْتَ تَوَلَّیْتَهُ لَأَوْشَکَ أَنْ یَفْقِدَ ثَوَابَکَ، وَ أَنْ تَزُولَ عَنْهُ نِعْمَتُکَ، وَ لَکِنَّکَ بِکَرَمِکَ جَازَیْتَهُ عَلَى الْمُدَّهِ الْقَصِیرَهِ الْفَانِیَهِ بِالْمُدَّهِ الطَّوِیلَهِ الْخَالِدَهِ، وَ عَلَى الْغَایَهِ الْقَرِیبَهِ الزَّائِلَهِ بِالْغَایَهِ الْمَدِیدَهِ الْبَاقِیَهِ.
(۱۳) ثُمَّ لَمْ تَسُمْهُ الْقِصَاصَ فِیمَا أَکَلَ مِنْ رِزْقِکَ الَّذِی یَقْوَى بِهِ عَلَى طَاعَتِکَ، وَ لَمْ تَحْمِلْهُ عَلَى الْمُنَاقَشَاتِ فِی الْآلَاتِ الَّتِی تَسَبَّبَ بِاسْتِعْمَالِهَا إِلَى مَغْفِرَتِکَ، وَ لَوْ فَعَلْتَ ذَلِکَ بِهِ لَذَهَبَ بِجَمِیعِ مَا کَدَحَ لَهُ وَ جُمْلَهِ مَا سَعَى فِیهِ جَزَاءً لِلصُّغْرَى مِنْ أَیَادِیکَ وَ مِنَنِکَ، وَ لَبَقِیَ رَهِیناً بَیْنَ یَدَیْکَ بِسَائِرِ نِعَمِکَ، فَمَتَى کَانَ یَسْتَحِقُّ شَیْئاً مِنْ ثَوَابِکَ لَا! مَتَى!
(۱۴) هَذَا- یَا إِلَهِی- حَالُ مَنْ أَطَاعَکَ، وَ سَبِیلُ مَنْ تَعَبَّدَ لَکَ، فَأَمَّا الْعَاصِی أَمْرَکَ وَ الْمُوَاقِعُ نَهْیَکَ فَلَمْ تُعَاجِلْهُ بِنَقِمَتِکَ لِکَیْ یَسْتَبْدِلَ بِحَالِهِ فِی مَعْصِیَتِکَ حَالَ الْإِنَابَهِ إِلَى طَاعَتِکَ، وَ لَقَدْ کَانَ یَسْتَحِقُّ فِی أَوَّلِ مَا هَمَّ بِعِصْیَانِکَ کُلَّ مَا أَعْدَدْتَ لِجَمِیعِ خَلْقِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ.
(۱۵) فَجَمِیعُ مَا أَخَّرْتَ عَنْهُ مِنَ الْعَذَابِ وَ أَبْطَأْتَ بِهِ عَلَیْهِ مِنْ سَطَوَاتِ النَّقِمَهِ وَ الْعِقَابِ تَرْکٌ مِنْ حَقِّکَ، وَ رِضًى بِدُونِ وَاجِبِکَ
(۱۶) فَمَنْ أَکْرَمُ- یَا إِلَهِی- مِنْکَ، وَ مَنْ أَشْقَى مِمَّنْ هَلَکَ عَلَیْکَ لَا! مَنْ فَتَبَارَکْتَ أَنْ تُوصَفَ إِلَّا بِالْإِحْسَانِ، وَ کَرُمْتَ أَنْ یُخَافَ مِنْکَ إِلَّا الْعَدْلُ، لَا یُخْشَى جَوْرُکَ عَلَى مَنْ عَصَاکَ، وَ لَا یُخَافُ إِغْفَالُکَ ثَوَابَ مَنْ أَرْضَاکَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِی أَمَلِی، وَ زِدْنِی مِنْ هُدَاکَ مَا أَصِلُ بِهِ إِلَى التَّوْفِیقِ فِی عَمَلِی، إِنَّکَ مَنَّانٌ کَرِیمٌ.
ترجمه دعای سی و هفتم صحیفه سجادیه:
(۱) خداوندا کسی در مسئله شکر به حدّی نمیرسد مگر آنکه احسان دیگرِ تو او را به شکری دیگر ملزم میکند
(۲) و از طاعتت بهاندازهای دست نمییابد – گرچه بکوشد- جز اینکه در برابر آنچه شایسته فضل توست مقصّر است،
(۳) بنابراین شاکرترین بندگانت از شکر تو ناتوان، و عابدترین بندگانت از طاعتت مقصّر است،
(۴) کسی مستوجب آن نیست که از باب استحقاق او را مورد مغفرت قرار دهی، یا بر اساس سزاواری از او خشنود باشی،
(۵) پس هر که را بیامرزی از احسان توست، و از هر که خشنود شوی در اثر تفضل توست،
(۶) عمل اندک را که بپذیری از باب فضل پذیرفتهای، و طاعت مختصر را مزد میدهی، تا آنجا که گویی شکر بندگانت که بدان سبب پاداششان را واجب ساختهای و اجرشان را از آن رو بزرگ ساختهای مسئلهای است که در برابر تو قدرت روی برتافتن از آن را داشتهاند و از این جهت پاداششان دادی، یا گویی سبب آن شکر به دست تو نبوده و بدین خاطر به ایشان اجر بخشیدی،
(۷) بلکهای خدای من مالک امر ایشان بودهای پیش از آنکه ایشان مالک عبادت تو شوند، و مزدشان را پیش از اینکه به طاعتت اقدام کنند آماده کردهای، زیرا که آئینت انعام، و عادتت احسان، و راهت عفو و بخشش است.
(۸) از این رو همه آفریدگان معترفاند که تو درباره هر که عقوبتش کنی ستم نکردهای، و شاهدند که هر که را ببخشی در حقّش تفضل فرمودهای، و همگان درباره خویش به تقصیر نسبت به آنچه سزاوار آنی معترفند.
(۹) بنابراین اگر شیطان ایشان را از طاعتت نفریبد هیچ عصیان گری تو را معصیت نکند، و اگر شیطان باطل را در نظرشان به صورت حق جلوه ندهد هیچ گمراهی از راه تو منحرف نشود،
(۱۰) پس منزّهی تو، چه آشکار است بزرگواریت در معامله باکسی که تو را اطاعت کرده یا عصیان نموده: مطیع را در مقابل آنچه خود برایش فراهم آوردهای پاداش میدهی، و معصیت کار را در آنچه تعجیل در کیفرش به دست توست مهلت میدهی،
(۱۱) به هر یک از آن دو نفر عطایی نمودهای که مستحق آن نبوده، و به هر یک تفضّلی فرمودهای که عملش از آن قاصر است،
(۱۲) و اگر مطیع را بر آنچه حضرتت او را بر آن گماشتهای (نه بر عمل خودش) جزا میدادی، بیم آن بود که ثوابت را از دست بدهد، و نعمتت از او زایل شود، ولی تو به بزرگواری خود در برابر مدت کوتاه از دست رفتنی به مدّتی طولانی و همیشگی، و در مقابل مدت نزدیک گذرا با مدت دامنهدار جاوید او را پاداش دادی،
(۱۳) سپس در برابر رزقی که از سفره نعمت تو خورده تا به سبب آن بر طاعتت نیرو گیرد با او معامله پایاپای نکردی، و از او بازپرسی دقیق درباره ابزاری که آنها را سبب رسیدن به مغفرتت قرار داده ننمودی، و اگر با مطیع چنین رفتار مینمودی تمام حاصل دسترنج و سعی و زحمت او در مقابل کوچکترین نعمتها و عطاهایت از دست میرفت، و در پیشگاه مقدّست به خاطر سایر نعمتهایت در گرو میماند، پس چه زمانی شایستگی چیزی از ثواب تو را میداشت، نه، هیچ گاه؟!
(۱۴) این است -خدای من- حالِ آن کسی که تو را فرمان برده، و سرنوشت کسی که به عبادت تو اقدام نموده، و، اما آن که از تو نافرمانی کرده و نهی تو را مرتکب شده پس عجله – در انتقام از او نکردی، تا مگر به جای حال معصیت تو حال برگشت به طاعت تو گزیند، در صورتی که او در اولین باری که بر عصیان تو همّت نموده مستحق تمام عقوبتهایی که برای جمیع بندگانت مهیا نمودهای گشته،
(۱۵) پس هر عذابی که از او به تأخیر انداختهای، و هر سطوت انتقام و عقابی که از او بازپس داشتهای حق قطعی توست که وامی گذاری، و به کمتر از آنچه استحقاق توست رضا دادهای.
(۱۶) پس -ای خدای من- کریمتر از تو کیست؟ و بدبختتر از کسی که به سبب مخالفت با تو هلاک شده، چه کسی است؟ نه، هیچ کس! پس تو والاتر از آنی که جز به احسان وصف شوی، و منزّه از آنی که جز از جهت عدل از تو بترسند، بیم جور و جفا به معصیت کار از تو نمیرود، و ترس واگذاشتن پاداش کسی که تورا به عبادت خشنودساخته درکار نیست، پس بر محمد و آلش درود فرست، و آرزوی مرا برآور، و هدایتت را آن گونه بر من افزایش ده که به سبب آن توفیق در کار خویش یابم، زیرا که تو بخشنده کریمی.