قیام های پس از کربلا

مختار ثقفی از مشهورترین شخصیت های عرب بود و نقش بزرگی را در حوادث بزرگ مهم سیاسی و اجتماعی دوران خود ایفا نمود و با شگردهای سیاسی خاص خود توانست نهضت خود را شکوفا سازد و در یک فرصت مناسب حرکت های تبلیغی را به قیامی مسلحانه تبدیل سازد. مختار ثقفی یکی از مشهورترین خونخواهان امام حسین(ع) است. نام و نسب وی مختار ابن ابی عبید بن مسعود بن عمرو بن عوف بن عقده بن قسی بن منبه بن بکر بن هوازان است. قبیله ویقسی و یا ثقیف است. قبیله مشهور ثقیف، از اعراب منطقه طائف است که به این شخص منسوب می شود. لقب او کیسانو فرقه کیسانیه منسوب به اوست. کیسان به معنای زیرک و تیزهوش است.

نام پدر وی ابوعبیده فرزند مسعود ثقفی است و مادر ایشان دَوْمَهو از زنان با شخصیت و سخنور و با تدبیر تاریخ اسلام بود.مختار در سال اول هجرت، درمدینه متولد شد. وی با شرافت نفس و بزرگواری پرورش یافت. از همان آغاز عمرش سرد و گرم زندگی را چشید و در عصر قدرت اسلام رشد نمود و دوران کفر و جاهلیت را ندید و با آداب تربیت ناب پرورش یافت و در مدینه و بالاخره در عراق، تجارب بزرگی از حوادث اسلامی و تحولات سریع آن عصر را کسب نمود. مختار از مشهورترین شخصیت های عرب می باشد. وی نقش بزرگی را در حوادث بزرگ مهم سیاسی و اجتماعی ایفا نموده است و با شگردهای سیاسی که داشت توانست نهضت خود را شکوفا سازد و در یک فرصت مناسب حرکت های تبلیغی را به قیام های مسلحانه تبدیل سازد. همان طور که در گرفتن کوفه از دست استاندار ابن زبیر انجام داد.با بررسی تاریخ قیام این مرد بزرگ می بینیم که وی در کارهای خود کاملا حساب شده و با کیاست و تدبیر وارد شده و الحق سزاوار لقب کیس بوده است. یکی از فضایل اخلاقی و برجسته مختار، بعد معنوی و تقوا و عبادت اوست.

یاران وی نقل کرده اند که مختار در ایام حکومت خود به شکرانه قلع و قمع قاتلین امام حسین(ع)اکثر روزها را روزه می گرفت و می گفت این روزه ها برای شکر است. وی پس از اعدام حرمله قاتل طفل شیرخوار امام حسین(ع)از اسب پیاده شد و دو رکعت نمازخواند و سجده ای طولانی نمود.مختار با توجه به اینکه مردی کاردان و پخته و سرد و گرم زندگی را به خوبی چشیده بود،سعی داشت هدف خود انتقام شهدای کربلا را به نحو احسن و کامل پیاده کندو البته مختار بی میل نبود که اگر فاتح شود و تمام ریشه های ظلم را بخشکاند و حکومت های باطل و غاصب را ساقط کند و حکومتی انقلابی بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) وولایت اهل بیت(ع) تشکیل دهد. بنابراین مختار در جبهه های گوناگون برای تحقق اهداف مقدس خود درگیر شد،و تا اندازه ای به این اهداف نائل گردید و هدف اصلی او که خونخواهی اهل بیت پیامبر(ص)بود به نحو احسن انجام داد.شورش داخلی شهر کوفه علیه مختار، در روز چهارشنبه ۲۴ ذی الحجه سال ۶۶ ه.ق با پیروزی مختار به پایان رسید.و دشمن با تلفات سنگین قلع و قمع شد.

بقایای سران قوم و اشراف کوفه به سوی بصره گریختند و در پناه مصعب بن زبیر که از طرف برادرش عبدالله زبیر والی آنجا بود درآمدند. مختار درآن هنگام که تصمیم بر قلع و قمع، قاتلان امام حسین(ع) گرفت می گفت؛ دین ما به ما اجازه نمی دهد که بگذاریم کسانی که حسین(ع) را کشته اند در این دنیا با امنیت و آسایش زندگی کنند. آنگاه در حقیقت من ناصر و خونخواه دودمان پیامبر نیستم بلکه من همان کذابی که به من نسبت می دهند خواهم بود. برای دستیابی بر آن جانیان از خدا کمک می طلبم و خدای را سپاسگزارم که مرا شمشیری بر سر آنان قرار داد و نیزه ای که برآنان وارد خواهد شد و انتقام گیرنده آنان کرد که حق اهل بیت پیامبر(ص)را بگیرم و بر خداوند فرض است که آنان که دستشان به خون اهل بیت(ع)آغشته شده به قتل برساند و آنان که حق خاندان پیامبر(ص) را نادیده گرفتند ذلیل کند، پس آنان را به من معرفی کنید تا دنبالشان کنم و ریشه آنان را بر کنم.مختار فرمان داد که قاتلان حسین(ع) را تعقیب کنید و فرمان صادر شد و عملیات آغاز شد و گردان های تعقیب تشکیل شد و مختار و فرماندهان، همراه با یاران جان بر کف همچون عقاب شکاری بر جانیان و خائنان کوفه تاختند. مهره های سرشناس حادثه کربلا را و جنایتکارا شماره یک را زودتر از همه به سراغشان رفتند و این با شهر کوفه شاهد حماسه جدید و جالب و دیدنی است اشرار و قاتلان بی رحم کربلا یکی پس از دیگری به دست عدالت سپرده می شوند، گاهی به شکل گروهی و دسته جمعی و گاهی به صورت انفرادی.

کلیه کسانی که در روز عاشورا با اسب خود بر بدن مقدس امام حسین(ع) و شهدا تاختند مختار دستور داد آنان را دستگیر و به هلاکت برسانند. لازم به توضیح است که مختار فقط مردان بالغ که به نحوی در جنایت کربلا شریک بودند را به سزای اعمالشان رساند و در هیچ جای تاریخ یافت نمی شود که مختار نسبت به زنان و کودکان و حتی سالخوردگان آنان کمترین تعرض و آزاری رسانده باشد.استراتژی اساسی قیام مختار این بود که ریشه اصلی فساد در جهان اسلام یعنی حکومت اموی را از ریشه بخشکاند.

بنابراین پس از قتل عام قاتلین امام حسین(ع) و عاملین حادثه کربلا که در کوفه بودند به سراغ حکومت مرکزی شام رفت تا دیگر آمرین و عاملین قاتلین امام حسین(ع) را که از لشکریان شام بودند به سرانجام خود برساند.اما این پایان کار نبود زیرا عبد الملک مروان و حکومت اموی، همچنان در شام مستقر و حکمفرما بودند گرچه افرادی چون ابن زیاد،جانی شماره یک و تعدادی از فرماندهان ارتش شام که در ماجرای کربلا زیر پرچم ابن زیاد و تحت فرمان حکومت اموی بودند به سزای اعمال خود رسیدند اما این کافی نبود باید اساس حکومت غاصبانه امویان منهدم می شد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس