هر کس به این آیه عمل کند، ایمانش کامل است
هدف اسلام از انفاق، تنها سیر کردن گرسنگان نیست، بلکه دل کندن صاحب مال از مال نیز هست.
لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السَّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (بقره ـ ۱۷۷)
نیکى (تنها) این نیست که (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مشرق یا مغرب بگردانید، بلکه نیکوکار کسى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آورده و مال (خود) را با علاقهاى که به آن دارد به خویشاوندان و یتیمان و بیچارگان و در راهماندگان و سائلان و در (راه آزادى) بردگان بدهد، و نماز را برپاى دارد و زکات را بپردازد، و آنان که چون پیمان بندند، به عهد خود وفا کنند و آنان که در (برابر) سختىها، محرومیّتها، بیمارىها و در میدان جنگ، استقامت به خرج مىدهند، اینها کسانى هستند که راست گفتند (و گفتار و رفتار و اعتقادشان هماهنگ است) و اینان همان پرهیزکارانند.
در اموال ثروتمندان، غیر از زکات نیز حقّى براى محرومان است. (تفسیر قرطبى) و کسى که سیر بخوابد در حالى که همسایه او گرسنه باشد ایمان به خدا و قیامت ندارد. (کافى، ج ۲، ص ۶۶۵)
شان نزول:
چون تغییر قبله سر و صداى زیادى در میان مردم بخصوص یهود و نصارى به راه انداخت، یهود که بزرگترین سند افتخار خود (پیروى مسلمین از قبله آنان) را از دست داده بودند زبان به اعتراض گشودند، که قرآن در آیه ۱۴۲ همین سوره با جمله (سَیَقُولُ السُّفَهاءُ) به آن اشاره کرده است آیه فوق نازل گردید و تایید کرد که این همه گفتگو در مساله قبله صحیح نیست ، بلکه مهمتر از قبله مسائل دیگرى است که معیار ارزش انسانهاست و باید به آنها توجه شود و آن مسائل را در این آیه شرح داده است.
کلمه «الْبِرَّ» به معناى نیکى است، ولى به هر کس که خیلى نیکوکار باشد، مىگویند او «برّ» است. یعنى وجودش یکپارچه نیکى است.
«الْبَأْساءِ» از «بۆس» به معناى فقر و سختى است که از خارج به انسان تحمیل مىشود.
«الضَّرَّاءِ»، درد و بیمارى است که از درون به انسان فشار مىآورد. و «حِینَ الْبَأْسِ» زمان جنگ و جهاد است.
کلمه «الْبِرَّ» به معناى نیکى است، ولى به هر کس که خیلى نیکوکار باشد، مىگویند او «برّ» است. یعنى وجودش یکپارچه نیکى است.
این آیه جامعترین آیه قرآن است. زیرا اصول مهم اعتقادى، عملى و اخلاقى در آن مطرح گردیده است.
در تفسیر المیزان از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمودند: هر کس به این آیه عمل کند، ایمانش کامل است.
این آیه پانزده صفت نیک را در سه بخشِ ایمان، عمل و اخلاق بیان نموده است.
در بخش ایمان، به مسئله ایمان به خدا، فرشتگان، انبیا، قیامت و کتب آسمانى اشاره شده و در بخش عمل، به مسائل عبادى مانند نماز و اقتصادى مانند زکات و اجتماعى مانند آزاد نمودن بردگان و نظامى مانند صبر در جبهه و جنگ، و روحى و روانى مثل صبر در برابر مشکلات، اشاره گردیده است.
در بخش اخلاقى به وفاى به عهد و دل کندن از مادّیات و ترحّم به فقرا اشاره شده است.
ایمان به خدا، سبب خضوع در برابر حقّ و عدم تسلیم در برابر طاغوتهاست.
ایمان به قیامت، موجب وسعت دید و بلندى همّت مىگردد. ایمان به وجود ملائکه، نشانهى ایمان به تشکیلات ما وراى طبیعت است. ایمان به انبیا، ایمان به وحى و جریان هدایت در طول تاریخ است و دلیل بر اینکه انسان در این جهان رها و بىبرنامه نبوده است.
انفاق، بیانگر تعاون و نوع دوستى، و نماز، پیوند مستقیم با خدا، و زکات برنامهریزى براى حل مشکل محرومان، و وفاى به عهد موجب تحکیم ارتباطات، و صبر عامل آبدیده شدن انسانهاست. (تفسیر مراغى، ذیل آیه)
جمله «آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ» را سه نوع معنا نمودهاند:
الف: پرداخت مال به دیگران با وجود علاقهاى که به آن هست.
ب: پرداخت مال بر اساس حبّ خداوند.
ج: پرداخت مال بر اساس علاقهاى که به فقیر است.
صبر، مادر همه کمالات است و قرآن راه رسیدن به بهشت را صبر مىداند «أُوْلئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَهَ بِما صَبَرُوا» (فرقان، ۷۵)
به آنان جایگاه بلند داده مىشود، به پاس بردبارى که کردند.
چنان که فرشتگان به بهشتیان مىگویند: «سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ»(رعد، ۲۴)
درود بر شما که پایدارى کردید.
همچنین درباره رهبران الهى مىفرماید: «جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا» (سجده، ۲۴)
آنان را به خاطر صبرشان، پیشوایانى قرار دادیم که به امر ما هدایت مىنمودند.
انفاق، بیانگر تعاون و نوع دوستى، و نماز، پیوند مستقیم با خدا، و زکات برنامهریزى براى حل مشکل محرومان، و وفاى به عهد موجب تحکیم ارتباطات، و صبر عامل آبدیده شدن انسانهاست. (تفسیر مراغى، ذیل آیه)
ایمان
ذکر یک نکته:
براى رسیدن به کمالِ تقوا، انفاقِ واجب و غیر واجب، هر دو لازم است. بعضى از مردم به مستمندان کمک مىکنند، ولى حقوق واجب خود را نمىپردازند و برخى دیگر با پرداخت خمس و زکات، نسبت به فقرا و محرومان بىتفاوت مىشوند. این آیه، مۆمن واقعى را کسى مىداند که هم حقوق واجب را بپردازد و هم انفاق مستحبّ را انجام دهد.به همین دلیل در روایات مىخوانیم:
در اموال ثروتمندان، غیر از زکات نیز حقّى براى محرومان است. (تفسیر قرطبى) و کسى که سیر بخوابد در حالى که همسایه او گرسنه باشد ایمان به خدا و قیامت ندارد. (کافى، ج ۲، ص ۶۶۵)
پیامهای آیه:
۱ـ به جاى محتواى دین، به سراغ ظاهر نرویم و از اهداف اصلى باز نمانیم. «لَیْسَ الْبِرَّ» ، «وَ لکِنَّ الْبِرَّ»
۲ـ یکى از وظایف انبیاء و کتب آسمانى، تغییر فرهنگ مردم است. «لَیْسَ الْبِرَّ» ، «وَ لکِنَّ الْبِرَّ»
۳ـ شناخت مفاهیم، مهم نیست عمل به آن مهم است. کلمه «الْبِرَّ» به مفهوم نیکى است، ولى دانستن آن مهمّ نیست، کسى که این مفهوم را محقّق مىسازد ارزش دارد. «لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ»
۴ـ ایمان، مقدّم بر عمل است. «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ» ، «آتَى الْمالَ»
۵ـ ایمان به همه انبیاء و ملائکه لازم است. «آمَنَ بِاللَّهِ» ، «وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ»
۶ـ ارتباط با خدا در کنار ارتباط با مردم و تعاون اجتماعى در حوادث و گرفتارىها مطرح است. «آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ» ، «وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ»
۷ـ تمام کارهاى نیک در سایه ایمان به خدا شکل مىگیرد. «آمَنَ بِاللَّهِ» ، «آتَى الْمالَ»
۸ـ هدف اسلام از انفاق، تنها سیر کردن گرسنگان نیست، بلکه دل کندن صاحب مال از مال نیز هست. «عَلى حُبِّهِ»
۹ـ نیکوکاران، مال و دارایى خود را با رغبت و علاقه در راه خدا انفاق مىکنند.«آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ»
۱۰ـ با دست خود به فقرا و یتیمان و بستگان انفاق کنید. «آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ»
۱۱ـ در انفاق، بستگان نیازمند بر سایر گروههاى مستمند، اولویّت دارند. «ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى»
۱۲ـ سائل را ردّ نکنید، گرچه فقیر، مسکین، در راه مانده و فامیل نباشد. کلمهى «السَّائِلِینَ» به صورت مستقل مطرح شده است. «وَ الْمَساکِینَ وَ» ، «السَّائِلِینَ»
۱۳ـ ایمان و نماز و زکات، بدون شرکت در جهاد کامل نمىشود. «وَ حِینَ الْبَأْسِ» ، «أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا»
۱۴ـ مدّعیان ایمان بسیارند، ولى مۆمنان واقعى که به تمام محتواى دین عمل کنند، گروهى اندک هستند. «أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا»
۱۵ـ نشانهى صداقت، عمل به وظایف دینى و تعهّدات اجتماعى است. «أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا»
۱۶ـ متّقى کسى است که عملش، عقایدش را تأیید کند. «آتَى الْمالَ» ، «أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ»