امامت مهدیِ أمَم از دیدگاه تسنن و تشیع

عقیده مهدویت، جزء مسلمات مذاهب اسلامی است و اگر چه که اختلاف آنها در مصداق آن می باشد ولیکن اصل قضیه مهدویت یکی از مسلمات فریقین است و از صدر اسلام تاکنون احدی از مسلمین منکر اصل عقیده مهدویت نشده است(۱).

در بعضی از روایات اهل سنت، آمده که اسم حضرت مهدی(عجل الله فرجه)، همان اسم پیامبر(صلی الله علیه و آله) بوده و پدر ایشان امام حسن عسگری(علیه السلام) و او از اولاد حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و از فرزندان امام حسین(علیه السلام) می باشد. البته گروهی از اهل سنت، بر خلاف شیعه، ولادت امام زمان (عج الله فرجه) در سال ۲۵۵ هجری قمری، و غیبت طولانی ایشان را نمی پذیرند، بلکه عقیده دارند که آن حضرت مقارن ظهور (مثلاً چهل سال قبل از ظهور) به دنیا می آیند، و زمین را پر از عدل و داد می کنند و آن موعودی است که از تبار و اولاد فاطمه (سلام الله علیها) است.

علمای فرقه های مختلف اهل سنت، احادیث مهدویت را متواتر دانسته اند. مانند ابن حجر هیثمی، ابوالسرود حنفی و… احادیث مهدویت را مسلم دانسته اند. اما نزد شیعه، عقیده مهدویت جزء اصول مذهب است.(۲)

علامه حسن زاده آملی می فرمایند: « اگر کسی در خصوص شخص حضرت مهدی(عجل الله فرجه) اندک تتبعی در جوامع روایی فریقین و کتب سیره و تاریخ آنها بنماید، حقیقت به وی مسلم خواهد شد که ایمان به مهدی موعود، و ایقان به ظهور از بدو اسلام، مرکز اذهان بوده است.»(۳)

شهید مطهری می فرمایند: « اگر می خواهید بفهمید که مسئله مهدویت منحصر به شیعه نیست، ببینید آیا مدعیان مهدویت در میان شیعه زیاد بودند یا در میان اهل سنت. می بینید مدعیان مهدویت در میان اهل تسنن بیشتر بوده است.»(۴)

خلاصه اینکه عقیده مهدویت، در میان اهل سنت یک حقیقت غیر قابل انکار و تردید است. ولیکن در برخی از موارد دچار اختلاف هایی گشته اند که عبارتست از اختلاف در ولادت، اختلاف بر سر عصمت ایشان و انکار غیبت.

مروری بر اختلافات

شیعه امامیه معتقد است که، امام مهدی (عجل الله فرجه) فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) است و هم اکنون نیز زنده و غایب است، ولی اهل سنت هر چند بالاتفاق به مهدویت معتقد هستند و به دلیل وجود روایت های متواتر ظهور حضرت مهدی (عجل الله فرجه) در آخرالزمان را جزء اعتقادات قطعی خود می دانند، اما در مورد نسب و ولادت ایشان به چند گروه تقسیم می شوند:

اگر می خواهید بفهمید که مسئله مهدویت منحصر به شیعه نیست، ببینید آیا مدعیان مهدویت در میان شیعه زیاد بودند یا در میان اهل سنت. می بینید مدعیان مهدویت در میان اهل تسنن بیشتر بوده است

عده ای از اهل سنت مدعی اند که مهدی (عجل الله فرجه) همان عیسی ابن مریم است و در این مورد به خبری واحد که از انس بن مالک نقل شده است، استناد می کنند.

تعداد اندکی نیز مدعی هستند که مهدی (عجل الله فرجه) از اولاد عباس ابن عبدالمطلب است. آنان به خبر واحدی استناد می کنند که در کنزالعمال ذکر شده است.(۵)

عده ای نیز معتقدند مهدی (عجل الله فرجه) از اولاد امام حسن مجتبی(علیه السلام) است و نه امام حسین(علیه السلام).

گروهی می گویند: پدر امام مهدی (عجل الله فرجه) هم نام پدر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) است و چون نام پدر حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) عبدالله بود، پس مهدی (عجل الله فرجه) ابن حسن عسکری (علیه السلام) نمی تواند مهدی (عجل الله فرجه) موعود باشد. مستند این احتمال هم باز خبری است که در کنزالعمال ذکر شده است.(۶)

جمعی از آنان همانند شیعه دوازده امامی معتقدند که امام مهدی (عجل الله فرجه) از اولاد پیامبر (صلی الله علیه و آله) و فاطمه (سلام الله علیها) است و حضرت عیسی(علیه السلام) نیز به هنگام ظهور امام مهدی (عجل الله فرجه) به یاری او خواهد شتافت و در نماز به آن حضرت اقتدا خواهد کرد.(۷)

چنان که در روایت های متعدد آمده است، که پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرموده اند: مهدی(عجل الله فرجه) از عترت من است. او از ماست که دین با او خاتمه می یابد، همانگونه که با ما آغاز شد.

در جایی دیگر، حضرت علی(علیه السلام) به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عرضه داشتند: «آیا مهدی(عجل الله فرجه) از ماست یا از غیر ما؟ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: او از ماست و خداوند به وسیله او خاتمه می دهد، همانطور که با ما آغاز کرد، به وسیله ما، مردم از فتنه نجات می یابند، همانطور که از شرک نجات یافتند و به وسیله ما بعد از دشمنی، بین قلوب مردم با یکدیگر، الفت ایجاد می شود، همانطور که بعد از دشمنی و شرک، بین قلوب آنها الفت و مهربانی می شود.(۸)

ردّ یک شبهه بی اساس

ابن حجر ادعا می کند: همه مسلمانان غیر از امامیه معتقدند که مهدی (عجل الله فرجه) غیر از حجت (عجل الله فرجه) است؛ چون غیبت یک شخص آن هم با این مدت طولانی از خوارق عادات است.

اوّلاً: روایات نبوی متعددی وجود دارد که امامان دوازده گانه را با نام های آنان به طور روشن معرفی کرده اند پس سخن او باطل است.

در روایتی از سلمان فارسی آمده است که رسول خدا فرموده اند: امامان بعد از من به تعداد جانشینان بنی اسرائیل و دوازده نفرند. سپس دست بر کمر امام حسین(علیه السلام) گذاشت و فرمود: نُه نفر از نسلش می باشند که نُهمین نفر مهدی(عجل الله فرجه) است که زمین را از عدل و داد پر می کند، همانگونه که از ستم و جور پر شده باشد. وای بر دشمنانش.(۹)

شیعه امامیه معتقد است که، امام مهدی (عجل الله فرجه) فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) است و هم اکنون نیز زنده و غایب است، ولی اهل سنت هر چند بالاتفاق به مهدویت معتقد هستند و به دلیل وجود روایت های متواتر ظهور حضرت مهدی (عجل الله فرجه) در آخرالزمان را جزء اعتقادات قطعی خود می دانند، اما در مورد نسب و ولادت ایشان به چند گروه تقسیم می شوند

ثانیاً: شواهد تاریخی و گزارش های بسیاری وجود دارد که ولادت آن حضرت و ایام کودکی او را نقل کرده اند. مانند:

عبدالله ابن عطا گفت: به امام باقر(علیه السلام) عرض کردم شیعیان تو در عراق بسیارند. به خدا قسم! در اهل بیتت کسی مثل تو نیست. امام باقر(علیه السلام) فرمودند: ای عبدالله! طایفه حشویه، گوش تو را پر کرده اند، به خدا من صاحب الزمان نیستم. بنگرید که چه کسی ولادتش بر مردم پنهان است؟ پس او صاحب شماست.(۱۰)

هم چنین در روایتی دیگر ابوجعفر عمر می گوید: هنگامی که امام زمان(عجل الله فرجه) به دنیا آمد، امام حسن عسگری(علیه السلام) فرمود: نزد ابو عمرو برو و به او بگو که ده هزار رطل نان و ده هزار رطل گوشت بخر و بین بنی هاشم، به اندازه، تقسیم کن و همینطور برای امام زمان(عجل الله فرجه) به فلان گوسفند عقیقه بده.(۱۱)

و سخن آخر اینکه…

ما به وضوح می بینیم که در بین روایات فریقین و حتی در کتب صحاح سته روایات زیادی درباره ولادت امام زمان(عجل الله فرجه) وجود دارد. پس اگر کوردلان درصدد این هستند که وجود مقدس ایشان را انکار کنند، بدانند او در پناه حق قرار دارد و خداوند با آیات و نشانه ها بر دل این کوردلان مهر غفلت خواهد زد.

پی نوشت:

۱. الهیات جعفر سبحانی، جلد۴، صفحه۱۲۳.

۲. اصاله المهدی فی الإسلام، مهدی فقیه ایمانی، صفحه۱۲۰.

۳. نهج الولایه، حسن زاده آملی، صفحه۱۸.

۴. مجموعه آثار شهید مطهری، جلد۱۸، صفحه۱۴۸.

۵. کنز العمال، جلد۱۴، صفحه۲۶۴.

۶. همان.

۷. تلخیص و ترجمه منتخب الأثر، صافی گلپایگانی، صفحه۱۲۲.

۸. تلخیص و ترجمه منتخب الأثر، صافی گلپایگانی، صفحه۶۹.

۹. تلخیص و ترجمه منتخب الأثر، صافی گلپایگانی، صفحه۲۰.

۱۰. کمال الدین، جلد۲، صفحه۵۲۲.

۱۱. کمال الدین، جلد۲، صفحه۴۳۰.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس