رفع شبهه از آیه ۶۷ سوره انفال

برخی از از شبهه افکنان در فضای مجازی این چنین ادعا می کنند که «پیامبران در صورتی می توانند اسیر و برده داشته باشند که زیاد آدم کشته باشند!!!(سوره انفال/آیه ۶۷)
آیا این حرف درست است؟ آیا خداوند پیامبرانش را به قتل و کشتار دعوت کرده است؟

برای پاسخ به این سوال، متن آیه به همراه ترجمه آن را می آوریم و سپس تفسیر آن را از تفاسیر شیعه نقل می کنیم تا حقیقت نمایان شود.
متن آیه: «ما کانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَکُونَ لَهُ أَسْرى‏ حَتَّى یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ تُریدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللَّهُ یُریدُ الْآخِرَهَ وَ اللَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ [۱]
ترجمه: هیچ پیامبرى حق ندارد اسیرانى(از دشمن) بگیرد تا کاملاً بر آنها پیروز گردد(و جاى پاى خود را در زمین محکم کند)! شما متاع ناپایدار دنیا را مى‏ خواهید(و مایلید اسیران بیشترى بگیرید، و در برابر گرفتن فدیه آزاد کنید ولى خداوند، سراى دیگر را(براى شما) مى‏ خواهد و خداوند قادر و حکیم است!»
پس تا الآن مشخص شد که خداوند در این آیه هیچ دعوتی به قتل و کشتار انسانها نداده است اما برای بهتر روشن شدن مسئله، معنای لغوی کلمه “یُثْخِنَ” را از جهت لغوی بررسی می کنیم:
جناب راغب در کتاب مفردات خود می گوید: «ثَخُنَ» یعنی سفت و غلیظ شد؛ ثخن الشّی‏ء فهو ثَخِین- یعنى طورى غلیظ شد که جارى نمى‏ شود و روان نیست‏.[۲] پس با توجه به معنای لغوی کلمه “یُثْخِنَ”، باید بگوییم که معنای آن قتل و کشتار نیست، بلکه به معنای سفت و غلیظ شدن است.
علامه طباطبایی ذیل همین آیه می نویسد: سنّت جارى در انبیاى گذشته این بوده که وقتى با دشمنان مى‏ جنگیدند و بر دشمن دست مى‏ یافتند، آنها را مى‏ کشتند و با کشتن آنان از دیگران زهر چشم مى‏ گرفتند تا کسى خیال جنگ با خدا و رسولش را در سر نپروراند. و رسم آنان نبود که از دشمن اسیر بگیرند و سپس بر اسیران منت نهاده و یا پول گرفته و آزادشان سازند، مگر بعد از آنکه دینشان در میان مردم پایگیر مى‏ شد که در این صورت اسیر را نمى‏ کشتند و با منت نهادن و یا گرفتن بهاء آزاد مى‏ کردند.[۳]
با توجه به نکاتی که بیان شد معنای آیه مورد بحث چنین می شود: هیچ پیامبرى حق ندارد اسیران جنگى داشته باشد، تا به اندازه کافى جاى پاى خود را در زمین محکم کند و ضربه‏ هاى کارى و اطمینان بخش بر پیکر دشمن وارد سازد.[۴]البته همه می دانند که معمولا قتل و کشتار جزء ملزومات جنگ است، لذا اسلام برای اینکه از قتل و کشتار زیاد جلوگیری کند، دستور داد تا در صورت محکم شدن پایه های اسلام، دشمن را به اسیری بگیرند و بعد از دادن فدیه، آنها را آزاد کنند.

علامه طباطبایی در ذیل این آیه شریف به این نکته نیز اشاره می فرمایند که: «از جمله شواهدى که در الفاظ آیه است و دلالت دارد بر اینکه رسول خدا (صلی الله علیه و اله) مورد این عتاب نیست، این است که عتاب در آیه مربوط به گرفتن اسیر است، و هیچ اشاره‏ اى به این معنا ندارد که رسول خدا (صلی الله علیه و اله) با مسلمین مشورت کرده و یا در گرفتن اسیر راضى بوده، و در هیچ روایتى هم نیامده که آن حضرت قبل از جنگ سفارش کرده باشد به اینکه اسیر بگیرند، و یا دلالت داشته باشد بر اینکه آن حضرت به این امر راضى بوده، بلکه گرفتن اسیر خود یکى از قواعد جنگى مهاجرین و انصار بوده، که وقتى بر دشمن ظفر مى‏ یافتند از ایشان اسیر گرفته و اسیران را برده خود مى‏ کردند و یا فدیه گرفته و آزادشان مى‏ ساختند، حتى در تاریخ آمده که مهاجر و انصار خیلى سعى داشتند در اینکه اسیر بیشترى به چنگ آورند، حتى اسیر خود را مى‏ گرفتند و محافظت مى‏ کردند از اینکه مبادا یک مسلمان دیگرى به او آسیبى برساند و در نتیجه از قیمتش کاسته گردد، جز على بن ابى طالب (علیه السلام) که در این جنگ بسیارى را کشت و هیچ اسیر نگرفت.»[۵]
نتیجه این می شود که اولا این آیه در مورد میدان جنگ است و ربطی به دوران غیرجنگ ندارد؛ دوما گرفتن اسیر تنها در صورتى بر مسلمین مجاز است که از پیروزی بر دشمن مطمئن باشند و الا باید با ضربات قاطع و پى‏ درپى قدرت دشمن مهاجم را از کار بی اندازند. ولی اگر به پیروزی یقین داشتند، هدف انسانى ایجاب مى‏ کند که دست از کشتن بردارند و به اسیر کردن قناعت کنند.

[۱]. سوره انفال، آیه ۶۷
[۲]. مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانى، حسین بن محمد، ناشر: مرتضوی‏، سال چاپ: ۱۳۷۴ ه. ش‏، ج‏۱، ص: ۳۵۴
[۳]. ترجمه المیزان،طباطبایی، محمدحسین، مترجم: موسوى همدانى سید محمد باقر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسین حوزه علمیه قم، سال چاپ: ۱۳۷۴ ش، ج‏۹، ص: ۱۷۹
[۴]. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ناشر: دار الکتب الإسلامیه، سال چاپ: ۱۳۷۴ ش، ج‏۷، ص: ۲۴۳.
[۵]. ترجمه المیزان، ج‏۹، ص۱۸۰.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس