برترین جهاد از نظر پیامبر چیست؟

پیامبر بزرگ اسلام، حضرت محمد مصطفی (ص) پیام آور حق و درستی از جانب خداوند بزرگ هستند. احادیث و سخنان گهر بار بسیاری از پیامبر و سایر امامان عزیز و بزرگ ما به جا مانده است که هریک از آنها در نوع خود بینظیر هستند و هریک درسی برای زندگی و رفتار درست و انسانی را به ما می دهند. در دین بزرگ اسلام هم احادیث از اهمیت بسیار بالایی هستند. زیرا احادیث روشنگر راه انسان ها به سوی حق و درستی هستند.

از پیامبر گرامی ما احادیث بسیاری به جا مانده است که ما امروز می خواهیم به بررسی نظر پیامبر در رابطه با برترین جهاد بپردازیم. در کتاب محاسن:ج۱، ص۲۹۲، ح۴۴۹ می خوانیم که پیامبر اکرم صلى‏ الله‏ علیه ‏و ‏آله در حدیثی گهربار فرموده‌اند:

«أفْضَلُ الجِهادِ مَن أصْبَحَ لا یَهُمُّ بظُلْمِ أحدٍ.»

«برترین جهاد، جهاد کسى‏ است که صبح خود را با این نیت آغاز کند که به احدى ستم روا ندارد.»

بنابراین می بینیم که صبح را با نیت خوب آغاز کردن یک جهاد بزرگ است. ما مسلمانان چقدر غریبیم با دینمان …

درس امروز همه کلاس های خوشبختی و مثبت اندیشی این است که صبح خود را با شکرگزاری و حسی و حالی خوب شروع کنید. در حالی که پیامبر ما ۱۴۰۰ سال پیش، مردم را تشویق می کرد که نسبت به دیگران حسی خوب داشته باشند!!

اما حال که با برترین جهاد از دید پیامبر آشنا شدیم؛ اجازه دهید تا به بررسی انواع جهاد از دید اسلام بپردازیم.

انواع «جهاد» در اسلام

پرسش : در قرآن کریم به چند نوع «جهاد» اشاره شده است؟

پاسخ اجمالی:

در قرآن به سه نوع «جهاد» اشاره شده؛ اول جهاد ابتدایى است که در سوره حج به آن اشاره شده است. دوم جهاد براى خاموش کردن آتش فتنه است که در آیه ۱۹۳ سوره «بقره» درباره آن سخن گفته شده. سوم جهاد براى حمایت از مظلومان که در سوره نساء، مسلمانان را به آن دعوت کرده است. البته این اقسام سه گانه را می توان به دو بخش جهاد ابتدایى و جهاد دفاعى تقسیم کرد، ولى روح همه آنها دفاعى است؛ به همین دلیل در تاریخ اسلام موردى نیست که کافران آمادگى زندگى مسالمت آمیز با مسلمین داشته باشند و اسلام آن را نپذیرفته باشد.

پاسخ تفصیلی:

اگر چه جمعى از محقّقان، جهاد اسلامى را بر دو بخش تقسیم مى کنند: جهاد ابتدایى، و جهاد دفاعى، و براى هر یک از این دو بخش، بخش هاى دیگرى ذکر می کنند، ولى در واقع حتّى جهاد ابتدایى هم یک نوع جهاد دفاعى است. با این اشاره به آیات قرآن مجید مراجعه می کنیم و انواع جهاد را در قرآن مورد بررسى قرار مى دهیم:

۱. جهاد ابتدایى

در آیه ۳۹ سوره «حج» که به عقیده بعضى نخستین آیه جهاد است؛ مى خوانیم: «اُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتِلُونَ بِاَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ اِنَّ اللهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ»؛ (به کسانى که جنگ بر آنان تحمیل گردیده اجازه جهاد داده شده است؛ چرا که مورد ستم قرار گرفته اند، و خداوند قادر براى یارى آنها است).
سپس به دنبال این آیه در توضیح مطلب مى افزاید: «اَلَّذینَ اُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ اِلَّا اَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللهُ»؛ (همان کسانى که به ناحق از خانه و کاشانه خود بدون هیچ دلیلى اخراج شدند؛ جز اینکه مى گفتند: پروردگارِ ما، الله [و خداوند یکتا] است).
تعبیر آیه که با «اُذِنَ» شروع شده، تناسب زیادى با گفته کسانى دارد که آن را نخستین آیه جهاد مى دانند؛ و نشان مى دهد که قبلا چنین اذنى وجود نداشته، و آغاز تشریع جهاد، (جهاد دفاعى) در برابر دشمن بوده، همان دشمنانى که مسلمانان را مجبور به هجرت و ترک خانه و لانه خود کرده بودند بى آنکه گناهى داشته باشند، آرى اگر گناهى داشتند؛ گناهشان اعتقاد به توحید و یگانگى خدا بود.
بعضى دیگر نخستین آیه جهاد را آیه ۱۹۰ سوره «بقره» مى دانند، که مى گوید: «وَ قَاتِلُوا فِى سَبِیلِ اللهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ …»؛ (با آنها که به نبرد با شما برخاسته اند در راه خدا پیکار کنید…).
اگر این نظر را بپذیریم؛ باز پایه جهاد بر اساس در هم شکستن دشمن گذارده شده، و هر انسان عاقلى مى داند؛ سکوت در برابر تهاجم دشمن خونخوار با هیچ منطقى نمى سازد.
تعبیر به «فى سبیل الله» نشان مى دهد که حتّى دفاع اسلامى نیز براى خدا و بر محور معیارهاى الهى است، نه براى هوی و هوس و جاه طلبى!
این نخستین شکل جهاد در اسلام است؛ امّا نباید از معنى «جهاد دفاعى» این چنین برداشت کرد که حکومت اسلامى باید بنشیند تا دشمن به خانه و کاشانه اش هجوم برد، سپس به دفاع برخیزد، بلکه به عکس هنگامى که احساس کرد دشمن براى پیکار آماده مى شود و قصدش تهاجم بر نیروى اسلام است؛ باید ابتکار عمل را به دست گیرد و قدرت تهاجم دشمن را در هم بشکند.

۲. جهاد براى خاموش کردن آتش فتنه

در آیه ۱۹۳ سوره «بقره» مى خوانیم: «وَ قَاتِلُوهُمْ حَتّى لَا تَکُونَ فِتْنَهٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ فَاِنِ انْتَهَوا فَلَا عُدْوَانَ اِلَّا عَلَى الظّالِمِینَ»؛ (با آنها[دشمنان] پیکار کنید تا فتنه[و بت پرستى، و سلب آزادى از مردم] باقى نماند و دین، مخصوص خدا گردد. پس اگر آنها خوددارى کردند و دست از فتنه جویى برداشتند مزاحم آنها نشوید، چرا که تعدّى جز بر ستم کاران روا نیست).
باید دانست در تفسیر «فتنه» در میان دانشمندان گفتگوست؛ ولى فتنه را به هر معنى تفسیر کنیم: خواه به معنى ایجاد فساد، یا شکنجه کردن مؤمنان، شرک و بت پرستى آمیخته با تحمیل عقیده بر دیگران و خواه به معنى تلاش براى گمراه ساختن و فریب و نیرنگ مؤمنان، هر چه باشد نوعى تهاجم از سوى دشمن حساب مى شود و بنابراین جهاد در مقابل آن نیز شکل دفاعى به خود مى گیرد.
جمله «فَاِنِ انْتَهَوا فَلَا عُدوَانَ اِلَّا عَلَى الظّالِمِینَ» نیز به خوبى نشان مى دهد که هدف، در هم کوبیدن ظلم ظالمان و ستمگران است.
قابل توجّه اینکه در آیه ۱۹۱ سوره «بقره» مى خوانیم: «و اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ اَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیثُ اَخْرَجُوکُمْ وَ الْفِتْنَهُ اَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ»؛ (آنها را هر جا بیابید به قتل برسانید؛ و آنها را بیرون کنید از آنجا که شما را بیرون ساختند و فتنه از جنگ و کشتار هم بدتر است).
این آیه با توجّه به آیه قبل از آن که سخن از مشرکان مهاجم مى گوید به روشنى دعوت به پیکار و کشتار کسانى مى کند، که بر مسلمانان تاخته بودند و آنها را از خانه و لانه خود بیرون کرده و از هیچ جنایتى ابا نداشتند، مخصوصاً مسلمانان را براى تغییر دینشان پیوسته در فشار مى گذاشتند و حتّى شکنجه مى دادند، قرآن نه تنها پیکار با این گونه افراد را مجاز؛ بلکه واجب مى داند.
اگر چه در بعضى از احادیث و کلمات جمعى از مفسّران، «فتنه» به معنى شرک و بت پرستى تفسیر شده است؛ ولى قرائن موجود در آیه و آیات قبل و بعد از آن به خوبى نشان مى دهد، که هر شرک و بت پرستى منظور نیست؛ بلکه منظور اعمالى همچون اعمال مشرکان مکّه است که پیوسته مسلمانان را براى تغییر آیین شان در فشار مى گذاشتند.
در تفسیر «المنار» مى خوانیم که: در معنى آیه چنین مى گوید: «حَتّى لَا تَکُونَ لَهُمْ قُوَّهٌ یَفْتِنُونَکُمْ بِها وَ یُؤذُونَکُمْ لِاَجْلِ الدِّینِ وَ یَمْنَعُونَکُمْ مِنْ اِظْهَارِهِ اَوِ الدَّعْوَهِ اِلَیْهِ»؛ (پیکار با آنها را ادامه دهید تا قدرت بر شکنجه کردن و آزار دادن شما براى تغییر دین و جلوگیرى از اظهار اسلام و دعوت به سوى آن نداشته باشند).
به یقین یک چنین فتنه و سلب آزادى و شکنجه و فشار براى تغییر عقیده و آیین خدا از کشتار هم بدتر است، بنابراین جمله «وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلّهِ» اشاره به این خواهد بود که رفع فتنه در این است که هر کس آزادانه بتواند خدا را پرستش کند و از هیچ چیز و هیچ کس نترسد، نه اینکه مشرکانِ بت پرست آزاد باشند؛ تا خانه کعبه را تبدیل به بتکده کنند، و مسلمانان پاکدل، توان گفتن «الله اکبر» و «لا اله الا الله» را به طور آشکار نداشته باشند.
به هر حال آیات ۱۹۰ و ۱۹۱ و ۱۹۳ این سوره (سوره بقره) که همه با هم مرتبط است؛ به خوبى نشان مى دهد که خاموش کردن آتش فتنه به عنوان یک هدف براى جهاد اسلامى در واقع جنبه دفاعى دارد و مؤمنان را در مقابل تهاجم فرهنگى و اجتماعى و نظامى دشمنان اسلام حفظ مى کند.

۳. جهاد براى حمایت از مظلومان

آیه ۷۵ سوره «نساء»، مسلمانان را دعوت به جهاد براى حمایت از مظلومان و مبارزه با ظالمان مى کند، و مى گوید: «وَ مَا لَکُمْ لَا تُقاتِلُونَ فِى سَبِیلِ اللهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَ الْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا اَخْرِجْنا مِنْ هِذِه الْقَرْیَهِ الظّالِمِ اَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً»؛ (چرا در راه خدا و براى رهایى مردان و زنان و کودکانى که [به دست ستمگران] تضعیف شده اند پیکار نمى کنید؟ همان مظلومانى که مى گویند: خدایا! ما را از این شهر[مکّه] که اهلش ستمگرند بیرون ببر[و رهایى ببخش]؛ و از سوى خود، براى ما سرپرستى قرار ده، و از جانب خود، براى ما یار و یاورى مقرر فرما!).
در این آیه، نخست دعوت به جهاد در راه خدا شده، و بلافاصله سخن از مستضعفان و مظلومانى به میان آمده که دشمن سنگدل آنها را آن چنان تحت فشار قرار داده که راضى به ترک خانه و کاشانه خود شده اند، و به نظر مى رسد که این دو در واقع به یک معنا باز مى گردد، چرا که یارى این گونه مظلومان مصداق روشن «جهاد فى سبیل الله» است.
فراموش نکنیم که «مستضعف» با «ضعیف» فرق واضحى دارد: ضعیف به شخص ناتوان گفته مى شود؛ ولى مستضعف کسى است که بر اثر ظلم ستمگران تضعیف شده است. خواه تضعیف فکرى و فرهنگى باشد، یا تضعیف اجتماعى و اقتصادى و سیاسى.(دقّت کنید)
روشن است که این نوع جهاد نیز جهاد دفاعى است. (دفاع از این مظلومان در برابر ظالمان). اهداف سه گانه فوق عمده ترین اهداف جهاد اسلامى هستند، اگر چه مى توان آنها را به دو بخش(جهاد ابتدایى و جهاد دفاعى) تقسیم کرد؛ ولى روح همه آنها دفاعى است؛ به همین دلیل در تاریخ اسلام موردى را نمى یابیم که کافران آمادگى زندگى مسالمت آمیز با مسلمین داشته باشند و اسلام دست رد به سینه آنها زده باشد.
امروز نیز حکومت اسلامى سر جنگ با کسى ندارد و تا جنگ بر او تحمیل نشود با کسى پیکار نمى کند، ولى دفاع از مظلومان را جزء وظایف اصلى خویش مى شمرد، و فتنه گرى و ایجاد رعب و وحشت و تضییق و فشار و سلب آزادى از سوى دشمن را نوعى اعلام جنگ مى داند و خود را موظّف به دفاع مى شمرد

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس