هدف خداوند از وضع احکام و قوانین چیست؟‎

خدای بزرگ ما، خدای خوبی ها، زیبایی ها و مهربانی هاست. هر اتفاق خوبی که در زندگی ما بیفتد، رحمت و لطف خداوند است و هر اتفاق بدی، ریشه در رفتار و عملکرد ما دارد. خدای خوبی ها، انقدر بزرگ است که دل کوچک ما توانایی درک محبت بی کرانش را ندارد. خدای ما، برای ایجاد نظم و ثبات در دنیای معنوی و نجات ما از درگیری های روحی و روانی، دین را قرار داده تا به ندای یکتا پرستی ما پاسخ گوید.

خدای بزرگ ما هیچ چیز، هیچ چیز و هیچ چیز را در این دنیا بی قاعده و قانون نگذاشته است. برای همه چیز، قواین وضع کرده و احکام قرار داده است. اما هدف خداوند از ایجاد این قوانین و احکام چه بوده است؟

هدف خداوند از وضع احکام به زبان ساده

خداوند انسان و جن را برای عبادت خویش آفریده است و مقدمه ی عبادت خداوند ،شناخت اوست ،کسی که خداوند را بشناسد خود را شناخته است و این شناخت همان کمال انسانی است .

راه و رسم عبادت و شناخت خداوند و این معرفت و عرفان را خداوند در قالب بایدها و نبایدهایی قالب بندی کرده است که به ان احکام گفته میشود .

احکام راهنمای انسان هستند برای اینکه چگونه خداوند را عبادت کنیم چگونه در ارتباط با دیگران عدل و داد را برپا کنیم و ازظلم و جور جلوگیری بنماییم .

اگر این باید و نبایدها وجود نداشته باشد انسان نمیداند کدام راه و روش درست است و ممکن است با اتکا به عقل انسانی خود نسیر خطا و اشتباه را درمی بگیرد یا به افراد دیگر ظلم کند .

قوانینی که در قالب احکام به انسان ها عرضه شده راه روشن و هماهنگی است که تکلیف افراد را درمواجهه با خداوند ،خود و دیگران مشخص میکند.

هدف خداوند از وضع احکام به زبان احکام

اسلام دین و دنیا را بهم مرتبط دانسته و قوانین اسلام برای دین و دنیا وضع گردیده است

احکام اسلام بر دو نوع‌اند:
۱- احکام دینی از قبیل عقائد و عبادات
۲- احکامیکه برای تنظیم دولت و ملت و رابطه افراد و جماعات با یکدیگر وضع گردیده است چون قوانین مربوط به معاملات، مجازات، احوال شخصی، نظام، حکومت و….

پس اسلام در میان دین و دنیا، ‌مسجد و دولت پیوند می‌دهد، ‌بعبارت دیگر اسلام مجموع دین و دولت عبادت و رهبری است. همانگونه که عقائد و عبادات جزیی از اسلام بشمار می‌آید، نظام و حکومت جزء‌ مهمتر آن می‌باشد.

حضرت عثمان رضی الله عنه درست فرموده است آنجا که می‌گوید: «إن الله لیزع بالسلطان ما لا یزع بالقرآن». «همانان خداوند بوسیلهء ‌حکومت از کارهایی جلوگیری می‌نماید که بوسیلهء ‌قرآن جلوگیری نمی‌شوند». احکام مختلف و متنوع اسلام برای سعادت دنیوی و اخروی بشر نازل گردیده بنابراین هر عمل دنیوی یک جنبه ‌اخروی نیز دارد. بطور مثال هر عمل عبادی، مدنی، جزایی، دستوری یا حکومتی در دنیا اثر و نتیجه‌اش این است که واجبی ادا یا حقی ثابت یا زائل می‌گردد و یا بر مجازات و مسئولیتش امضا می‌شود ولی بر همین عمل در روز قیامت اثر دیگری مرتب می‌شود‌ و آن ثواب یا عقاب اخروی است و چون هدف شریعت اسلامی تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسانها است. لذا تمام قوانین آن متصل به هم هستند و قابل تجزیه و تقسیم نمی‌باشند، زیرا با عمل به بعضی و ترک بعضی دیگر هدف اساسی اسلام تحقق پیدا نخواهد کرد و هر کسی آیات احکام را در قرآن تحت مطالعه و بررسی قرار دهد در می‌یابد که مجرمین به دو سزا یعنی یک سزای دنیوی و یک سزای اخروی محکوم می‌گردند، ‌مثلاً خداوند در این مورد می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا جَزَٰٓؤُاْ ٱلَّذِینَ یُحَارِبُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَیَسۡعَوۡنَ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُوٓاْ أَوۡ یُصَلَّبُوٓاْ أَوۡ تُقَطَّعَ أَیۡدِیهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم مِّنۡ خِلَٰفٍ أَوۡ یُنفَوۡاْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ﴾ [المائده: ۳۳]. «همانا کیفر آنها که با خدا و پیامبر به جنگ بر می‌خیزند و در روی زمین دست به فساد می‌زنند این است که اعدام شوند، یا بدار آویخته گردند یا دست راست و پای چپ‌شان بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند».
و همین گونه کسانیکه اشاعه ‌فحشا می‌کنند و به زنان پاکدامن تهمت ناروا می‌زنند و در دنیا و آخرت مجازات دارند. فرمان خداوند است که می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ ٱلۡفَٰحِشَهُ فِی ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ فِی ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَهِ﴾ [النور: ۱۹]. «همانا کسانیکه دوست دارند تا در میان اهل ایمان کار منکر را اشاعه و شهرت دهند برای آنها در دنیا و آخرت عذاب دردناک خواهد بود». و نیز خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَرۡمُونَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡغَٰفِلَٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ لُعِنُواْ فِی ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَهِ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِیمٞ ٢٣ یَوۡمَ تَشۡهَدُ عَلَیۡهِمۡ أَلۡسِنَتُهُمۡ وَأَیۡدِیهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ٢۴ یَوۡمَئِذٖ یُوَفِّیهِمُ ٱللَّهُ دِینَهُمُ ٱلۡحَقَّ وَیَعۡلَمُونَ أَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ ٱلۡمُبِینُ ٢۵﴾ [النور: ۲۳-۲۵]. «همانا کسانیکه بزنان پاکدامن و بیخبر تهمت می‌زنند، در دنیا و آخرت معلون (محروم از رحمت خداوند) شدند و هم بعذاب عظیم معذب خواهند شده (وباید بترسند از) روزیکه زبان، دست و پایشان براعمال آنها گواهی می‌دهند و در آن روز خداوند جزای کامل آنها را خواهد پرداخت و آنها می‌دانند که خداوند حق آشکار است».

و قتل عمد نیز دو نوع مجازات دارد، ‌در دنیا قصاص و در آخرت عذاب، خداوند می‌فرماید: ¬﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیۡکُمُ ٱلۡقِصَاصُ فِی ٱلۡقَتۡلَى﴾ [البقره: ۱۷۸]. «ای کسانیکه ایمان آورده اید حکم قصاص در مورد کشته شدگان بر شما فرض شده است». و نیز خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا فِیهَا﴾ [النساء: ۹۳]. «و هر کسیکه مؤمنی را بطور عمد به قتل برساند مجازات او دوزخ است که همیشه در آن می‌ماند».

آری هیچگونه حکمی را نمی بینیم که شرع مقدس اسلام برای مجرمین سزای دنیوی و هم اخروی مقرر نکرده است و اگر هم چیزی را یافتیم آن هم در فرمان عمومی خداوند داخل می‌گردد که می‌فرماید: ﴿أَفَمَن کَانَ مُؤۡمِنٗا کَمَن کَانَ فَاسِقٗاۚ لَّا یَسۡتَوُۥنَ ١٨ أَمَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَلَهُمۡ جَنَّٰتُ ٱلۡمَأۡوَىٰ نُزُلَۢا بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٩ وَأَمَّا ٱلَّذِینَ فَسَقُواْ فَمَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُۖ کُلَّمَآ أَرَادُوٓاْ أَن یَخۡرُجُواْ مِنۡهَآ أُعِیدُواْ فِیهَا وَقِیلَ لَهُمۡ ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلنَّارِ ٱلَّذِی کُنتُم بِهِۦ تُکَذِّبُونَ ٢٠﴾ [السجده: ۱۸-۲۰]. «آیا کسی که بخدا ایمان آورده مانند کسی است که فاسق بوده هرگز یکسان نخواهند بود، و اما آنانکه با ایمان و نیکوکار بودند (بپاداش اعمال صالح) منزلگاه پرنعمت در بهشت یابند و اما آنانکه فاسق شدند منزلگاهشان در آتش دوزخ است و هر چند کوشش کنند تا از دوزخ خارج شوند، باز بدان برگردانده می‌شوند و به آنها گفته می‌شود: عذاب آتشی را که شما تکذیب می‌‌کردید اینک بچشید».

ونیز می‌‌فرماید: ﴿وَمَن یُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ یُدۡخِلۡهُ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَاۚ وَذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِیمُ ١٣ وَمَن یَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُۥ یُدۡخِلۡهُ نَارًا خَٰلِدٗا فِیهَا وَلَهُۥ عَذَابٞ مُّهِینٞ ١۴﴾ [النساء: ۱۳-۱۴]. «و هر کسی که از خدا و رسولش اطاعت کند وی را در باغهایی از بهشت داخل می‌کند که جوهای آب از زیر (درختان) آن جاری است و جاودانه در آن می‌مانند و این پیروزی بزرگی است، و هر کسی که از خدا و پیامبرش نافرمانی کند و از مرزهای او تجاوز نماید او را در آتش وارد می‌کند که همیشه در آن خواهد ماند و برای او مجازات توهین آمیزی است».

و دستورات دنیوی و اخروی اسلام بیهوده وضع نشده است بلکه منطق اسلام چنین است. و اصولاً دنیا محل آزمایش و فناست و جهان آخرت محل پاداش و جاودانگی و انسان در دنیا مسئول کردار خویش بوده و در آخرت به جزای اعمالش می‌رسد اگر کار خوب یا بدی را مرتکب شود همه را برای خودش انجام داده و مجازات دنیوی بدون توبه و بازگشت بسوی خداوند مانع از عذاب اخروی او نمی‌گردد.

قوانین شرع اسلام با قوانین ساختگی انسانها هرگز قابل قیاس نیست زیرا (همچنانکه قبلاً‌ اشاره شد) اسلام دین و دنیا را بهم مرتبط دانسته و برای هر دو جهان وضع گردیده است به همین دلیل هم هست که مسلمین در نهان و آشکار در خوشحالی و ناراحتی از دستورات آن پیروی می‌کنند، ایمان و اطاعت از این قوانین را بندگی حق و تقرب بسوی الله می‌پندارند و حتی در شرایط توانایی و امکانات مرتکب اعمال ناشایسته نمی‌گردند، زیرا از قهر الهی و عذاب اخروی می‌هراسند و این خود سبب می‌شود که جرائم تقلیل یابد و امنیت برقرار گردد و نظام تحکیم یابد. و برعکس قوانین بشری پایگاهی در نفوس انسان‌ها ندارد تا آنها را به اطاعت و پیروی وادار نماید و آنها بجز از ترس جریمه از آن پیروی نمی‌کنند و بنابراین اگر شرایط ارتکاب جرمی برای کسی فراهم آید و بداند نیرویی که او را مواخذه کند وجود ندارد از ارتکاب آن اجتناب نمی‌کند و هیچ‌گونه قانونی اخلاقی و دینی مانع او نمی‌گردد بنابراین در اینگونه نظامها اخلاق پسندیده تضعیف شده و بیش از پیش تعداد مجرمین مخصوصاً ‌در طبقه قدرتمند افزون‌تر می‌گردد چون فساد اخلاقی در آنها بسیار است و می‌توانند مؤاخذه قانون فرار کنند.

قوانین اسلامی تجزیه ناپذیرند

نظام اسلامی را نمی‌توان تقسیم و تجزیه کرد (و هر جزیی را که دلمان خواست بپذیریم و باقی را رها کنیم) زیرا قبلاً ‌ذکر شد که اینگونه تقسیمات مخالف با روح و هدف شریعت اسلامی است و نیز تمام نصوص اسلامی گویای این مطلبند که ایمان آوردن و عمل کردن به بعضی احکام و رها کردن بعضی دیگر، ممنوع و مردود است بلکه ایمان آوردن به تمام دستورات و عمل کردن به همه اوامر و احکام الهی واجب و ضرروری است و اگر کسی به تمام احکام و دستورات اسلامی مؤمن نباشد و به همه عمل نکند در پوشش این فرمان الهی قرار می‌گیرد: ﴿أَفَتُؤۡمِنُونَ بِبَعۡضِ ٱلۡکِتَٰبِ وَتَکۡفُرُونَ بِبَعۡضٖۚ فَمَا جَزَآءُ مَن یَفۡعَلُ ذَٰلِکَ مِنکُمۡ إِلَّا خِزۡیٞ فِی ٱلۡحَیَوٰهِ ٱلدُّنۡیَاۖ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَهِ یُرَدُّونَ إِلَىٰٓ أَشَدِّ ٱلۡعَذَابِ﴾ [البقره: ۸۵]. «آیا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی ایمان می‌آورید و به بعضی دیگر کافر می‌شوید؟ برای کسیکه این عمل (تبعیض در میان احکام و قوانین خداوند) را انجام می‌دهد جز رسوایی در این جهان و بازگشت به شدیدترین عذابها در روز رستاخیز چیز دیگری وجود ندارد».

آیات و احادیث بسیاری در مورد منع عمل به بعضی از احکام اسلامی و ترک بعضی دیگر وارد شده است، خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَکۡتُمُونَ مَآ أَنزَلۡنَا مِنَ ٱلۡبَیِّنَٰتِ وَٱلۡهُدَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا بَیَّنَّٰهُ لِلنَّاسِ فِی ٱلۡکِتَٰبِ أُوْلَٰٓئِکَ یَلۡعَنُهُمُ ٱللَّهُ وَیَلۡعَنُهُمُ ٱللَّٰعِنُونَ ١۵٩ إِلَّا ٱلَّذِینَ تَابُواْ وَأَصۡلَحُواْ وَبَیَّنُواْ فَأُوْلَٰٓئِکَ أَتُوبُ عَلَیۡهِمۡ وَأَنَا ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِیمُ ١۶٠﴾ [البقره: ۱۵۹-۱۶۰]. «همانا کسانیکه دلائل روشن و وسیله هدایتش را که ما نازل کرده‌ایم بعد از آنکه آن را در کتاب برای مردم بیان نمودیم کتمان می‌کنند، خدا آنها را لعنت می‌کند و هم لعن کنندگان نیز آنها را لعن می‌کنند، مگر آنها که توبه کردند و (اعمال بد خود را با اعمال نیک) اصلاح نمودند و آنچه را که کتمان کرده بودند آشکار ساختند، من توبه آنها را می‌پذیرم همانا من بخشنده و مهربان هستم». و مراد از کتمان عمل و اعتراف به بعضی از احکام و ترک و انکار نمودن بعضی دیگر است، چنانکه خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَکۡتُمُونَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلۡکِتَٰبِ وَیَشۡتَرُونَ بِهِۦ ثَمَنٗا قَلِیلًا أُوْلَٰٓئِکَ مَا یَأۡکُلُونَ فِی بُطُونِهِمۡ إِلَّا ٱلنَّارَ وَلَا یُکَلِّمُهُمُ ٱللَّهُ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَهِ وَلَا یُزَکِّیهِمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٌ ١٧۴ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ ٱشۡتَرَوُاْ ٱلضَّلَٰلَهَ بِٱلۡهُدَىٰ وَٱلۡعَذَابَ بِٱلۡمَغۡفِرَهِۚ فَمَآ أَصۡبَرَهُمۡ عَلَى ٱلنَّارِ ١٧۵﴾ [البقره: ۱۷۴-۱۷۵]. «همانا کسانیکه کتمان می‌کنند آنچه را که خداوند از کتاب نازل کرده و آن را به بهای کمی می‌فروشند آنها جز آتش چیزی نمی‌خورند (هدایا و اموالی که از این رهگذر بدست می‌آورند، در حقیقت آتش سوزانی است) و خداوند روز قیامت با آنها سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌کند، و برای آنها عذاب دردناکی است، ‌اینها همانان هستند که گمراهی را با هدایت و عذاب را با مغفرت مبادله کرده‌اند. راستی چقدر در برابر عذاب خداوند بی‌اعتنا و خونسردند».
﴿فَلَا تَخۡشَوُاْ ٱلنَّاسَ وَٱخۡشَوۡنِ وَلَا تَشۡتَرُواْ بِ‍َٔایَٰتِی ثَمَنٗا قَلِیلٗاۚ وَمَن لَّمۡ یَحۡکُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ﴾ [المائده: ۴۴]. «از مردم نهراسید و از من بترسید و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید و هر کسی که به دستورات نازل کردهء‌ خداوند عمل نکند کافر است».
و خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَکۡفُرُونَ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَیُرِیدُونَ أَن یُفَرِّقُواْ بَیۡنَ ٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَیَقُولُونَ نُؤۡمِنُ بِبَعۡضٖ وَنَکۡفُرُ بِبَعۡضٖ وَیُرِیدُونَ أَن یَتَّخِذُواْ بَیۡنَ ذَٰلِکَ سَبِیلًا ١۵٠﴾ [النساء: ۱۵۰]. «کسانى که به خدا و پیامبرانش کفر مى‏ورزند و می‌خواهند میان خدا و پیامبران او جدای اندازند و مى‏گویند: ما به بعضی ایمان داریم و بعضی را انکار می‌‏کنیم و مى‏خواهند میان این [دو] راهی برای خود اختیار کنند».

و نیز خداوند می‌فرماید:
﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَیۡنَ یَدَیۡهِ مِنَ ٱلۡکِتَٰبِ وَمُهَیۡمِنًا عَلَیۡهِۖ فَٱحۡکُم بَیۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُۖ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ عَمَّا جَآءَکَ مِنَ ٱلۡحَقِّۚ لِکُلّٖ جَعَلۡنَا مِنکُمۡ شِرۡعَهٗ وَمِنۡهَاجٗاۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَکُمۡ أُمَّهٗ وَٰحِدَهٗ وَلَٰکِن لِّیَبۡلُوَکُمۡ فِی مَآ ءَاتَىٰکُمۡۖ فَٱسۡتَبِقُواْ ٱلۡخَیۡرَٰتِۚ إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُکُمۡ جَمِیعٗا فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمۡ فِیهِ تَخۡتَلِفُونَ ۴٨ وَأَنِ ٱحۡکُم بَیۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ وَٱحۡذَرۡهُمۡ أَن یَفۡتِنُوکَ عَنۢ بَعۡضِ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ إِلَیۡکَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا یُرِیدُ ٱللَّهُ أَن یُصِیبَهُم بِبَعۡضِ ذُنُوبِهِمۡۗ وَإِنَّ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ لَفَٰسِقُونَ ۴٩ أَفَحُکۡمَ ٱلۡجَٰهِلِیَّهِ یَبۡغُونَۚ وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ حُکۡمٗا لِّقَوۡمٖ یُوقِنُونَ ۵٠﴾ [المائده: ۴۸-۵۰]. «و [این‏] کتاب را به راستى [و] تصدیق کننده کتابى که پیش از آن است و بر آن حاکم است به تو نازل کردیم، پس در میان آنان به آنچه خداوند نازل کرده است، حکم کن و از خواسته‏هاى [نفسانى‏] آنان [به جاى‏] آنچه از حقّ که به تو رسیده است، پیروى مکن. براى هر یک از شما شریعت و راهى قرار داده‏ایم. و اگر خداوند مى‏خواست شما را یک امّت قرار مى‏داد ولى [مى‏خواهد] تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید. پس [به سوى‏] نیکى‏ها بشتابید، بازگشت همه شما به سوى خداوند است، آن گاه شما را از [حقیقت‏] آنچه در آن اختلاف مى‏ورزیدید، خبر مى‏دهد. و [فرمان دادیم‏] که در میان آنان به آنچه خداوند نازل کرده است حکم کن و از خواسته‏هاى [نفسانى‏] آنان پیروى مکن و از آنان بر حذر باش که مبادا تو را از برخى از آنچه خداوند به تو نازل کرده است [به باطل‏] گرایش دهند، اگر روى برتابند، بدان که خداوند مى‏خواهد آنان را به [سزاى‏] برخى از گناهانشان عذاب کند. و بى گمان بسیارى از مردم نافرمانند. آیا حکم [روزگار] جاهلیّت را مى‏خواهند؟ و براى گروهى که یقین دارند، چه کسى در داورى بهتر از خداوند است».

نظام اسلام نظامی الهی و جهانی است

این از امتیازات نظام اسلام است که خداوند متعال آن را برای تمام جهانیان نازل فرموده و اجرای دستورات آن را برای همه مردم از عرب گرفته تا عجم از شرقی تا غربی و دارنده ‌هر مسلک و مرام، عادات و تقالید و تاریخ، لازم و ضروری قرار داده است.
و نظام اسلامی برای همه خانواده‌ها و قبیله‌ها و جامعه‌ها و دولت‌ها است و نظامی است جهانی که تمام علمای قانون از ابداع و اختراع قوانینی چون قوانین اسلام عاجزند و به همین منظور خداوند به پیامبرش می‌فرماید که بگوید: ﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِنِّی رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَیۡکُمۡ جَمِیعًا﴾ [الأعراف: ۱۵۸]. «بگو: ای مردم من فرستاده خداوند بسوی همه شما هستم».
و نیز می‌فرماید:
﴿هُوَ ٱلَّذِیٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِینِ ٱلۡحَقِّ لِیُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّینِ کُلِّهِۦ﴾ [التوبه: ۳۳]. «او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد تا او را بر همه آیین‌ها غالب گرداند».

نظام اسلام نظامی است کامل و جاودانی

نظام اسلام نظامی تکامل یافته و جهان شمول است که از جانب خداوند متعال در مدت کوتاهی یعنی از آغاز بعثت رسول اکرمص تا روز وفات مبارکشان یا روز نزول این آیه کریمه نازل گشته است: ﴿ٱلۡیَوۡمَ أَکۡمَلۡتُ لَکُمۡ دِینَکُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَیۡکُمۡ نِعۡمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِینٗا﴾ [المائده: ۳]. «امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را بعنوان دین و آیین برای شما پسندیدم».
آیه فوق تکمیل و دوام نظام اسلامی را تا ابد ثابت می‌کند و خصوصاً با تصریح قرآن‌کریم که حضرت ختمی مرتبت را آخرین پیام آور معرفی می‌فرماید: ﴿مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَدٖ مِّن رِّجَالِکُمۡ وَلَٰکِن رَّسُولَ ٱللَّهِ وَخَاتَمَ ٱلنَّبِیِّ‍ۧنَ﴾ [الأحزاب: ۴۰]. «محمد(ص) پدر هیچیک از مردان شما نیست لکن او رسول خدا و خاتم پیامبران است».

اگر کسی احکام اسلامی را خوب بنگرد، دستورات آن را بی‌شک کامل و بدون نقص مشاهده خواهد کرد و خواهد دید که احکام و دستورات آن برای تمام افراد و جماعات و دولت‌ها است.
و نیز می‌بیند که اسلام احوال شخصی، معاملات، مسائل حکومت، اداره و سیاست و هر آنچه که مربوط به جامعه و روابط حکومت و دولتها را با هم در حال جنگ و صلح به بهترین وجه منظم و مقرر فرموده است.

آری، نظام اسلامی برای مدتی محدود، عصر و زمانی موقت وضع نشده است بلکه شریعت اسلامی آمده است برای همیشه و تا قیام قیامت در هر عصر و زمانی حکومت کند. نصوص و قواعد آن باندازه‌ای دقیق و محکم‌اند که هرگز گذشت زمان تازگی و طراوات آنها را کهنه نمی‌کند و قواعد و نظریاتش را متغیر نمی‌سازد و نیز نصوص آن بصورتی کلی و عمومی وارد شده‌اند که در هرحالت جدید امکان اجرای را دارا می‌باشند بر خلاف قوانین ساختگی انسانها که دوام آنها بسیار محدود است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس